مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی نیز این اصطلاح را در نرمافزارها و پایگاههای خود به کار گرفته است؛ اما بسیاری از این نرمافزارها حتی به این عنوان نیز وفادار نمانده، بلکه عنوانهایی مانند «معرفی کتاب» یا «نسخهشناسی» را بر جایش نشاندهاند. این جُستارِ توصیفی، با تبیين مفهومی اصطلاح کتابشناسی و تطورات معناشناختی آن، میکوشد حوزههای معنایی آن را از یکدیگر جدا کند و مصداقهایش را نشان دهد و افزون بر اینها، بخش کتابشناسی نرمافزارهای مرکز را با الگوهای رایج در این زمینه بسنجد و پیشنهادهایی در این باره عرضه کند.
کلیدواژگان: کتابشناسی، کتابنامه، نسخهشناسی، کتابشناخت، معرفی کتاب، نرمافزارهای پژوهشی.
درآمد
درباره چیستی «کتابشناسی»، پاسخهای فراوان و ناهماهنگی عرضه کردهاند؛ یعنی این واژه را از دید مفهومشناختی (تعریف) و یافتن موضوع، گونهها و شیوه ساماندهی، بهآسانی نمیتوان توضیح داد؛ چنانکه ناهماهنگی لفظی و معنایی این واژه در بسیاری از متنها، به کثرت اختلافها در این زمینه انجامیده است. این ناهماهنگی حتی در شماری از کتابهای نویسندگان برجسته نیز دیده میشود؛ چنانکه مفاهیم «کتابشناخت» و «کتابشناسی» در معنای «فهرست منابع» یا «کتابنامه» درباره کتابگزاری (گزارمانها / معرفی کتاب) به کار رفتهاند. مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی نیز از این آشفتگی مفهومی تأثیر پذیرفته و در محصولات خود این مفاهیم را با یکدیگر آمیخته است.
تبيين مفهومی هر یک از اینها، افزون بر آشکار کردن چارچوبهای معناشناختیشان، الگوهای رایج را در این زمینه بازخواهد شناساند؛ زیرا بهرغم سفارشهای شماری از پژوهشگران فرهیخته درباره بازنماندن در تعریفها و مفهومشناسیها و پرداختن به حوزههای کارکردی دانشها و مهارتها، بدون تعریف مفاهیم بهویژه در دانشهای اعتباری و قراردادی مانند کتابداری، هیچ هماهنگی در هیچ زمینهای رخ نمینماید. بنابراین، نخستینگام در این عرصه، بازنمودن معنای اصطلاحی این واژگان است و از این پس، عرضه الگوهای دفاعپذیر و فراگیر.
پیشینه
اهمیت و ضرورت آگاهی از تاریخ دگرگونی در هر علم، امری بدیهی و بینیاز از توضیح است. فردی که تصمیم به فراگیری و کسب تخصص و انجام تحقیق و پژوهش و ارائه ی نوآوری در علم خاصی دارد، مسلم است که بدون اطلاع و آگاهی از چگونگی پیدایش و سیر تطورات آن علم و آشنایی با نظرهای اندیشورانی که با تحقیقات خود موجب ارتقای آن شدهاند، توان پژوهش، تحقیق و نوآوری در آن علم را نخواهد داشت.
کتابشناسی نیز از آنجا که شاخهای از معارف بشری به شمار میآید، آشنایی با سیر تطورات تاریخی آن، کتابشناس را در انجام وظیفهای که بر عهده گرفته، یاری میرساند و در ارتقای این دانش و ارائه کتابشناسیهای دارای ویژگیهای عالیتر، استفاده از تجربیات گذشتگان مؤثر است. افزون بر این، آشنایی با کتابشناسیهای کهن، امری است که برای همه ی صاحبان دانش و اندیشه ضرورتی اجتنابناپذیر دارد؛ زیرا در بسیاری از این کتابشناسیها منابع کمیاب و دور از دسترس معرفی شدهاند و برخی از آنها سیمای دقیقی از دانشمندان گذشته و فعالیتهای علمی آنان ارائه میدهند و موجب آشنایی بیشتر شخص با گذشته ی فرهنگی و علمیِ کشور خود و تمدنی که در آن زندگی میکند، خواهند گردید.
باری، چارچوب تنگ این جستار رخصت نمیدهد که همه مباحث مرتبط با پیشینه این فن بر کاغذ بنشیند و از این رو، تنها از عناوین آن یاد میشود و چکیدهای از تاریخچه کتابشناسی در مرکز فرایاد میآید:
- الف - آغاز تدوین کتابشناسی در جهان؛
ب - تاریخچه ی کتابشناسی در غرب؛
ج - کتابشناسی در جهان اسلام؛
د - کتابشناسی در جغرافیای ايران؛
هـ. - کتابشناسیهای نرمافزاری؛
و - کتابشناسیهای اینترنتی؛
ز - کتابشناسیهای مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی (نور).
تاریخچه تولد کتابشناسی در مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی نور، به همان اوایل تولید نرمافزار برمیگردد که نمونه آن در نرمافزار نور 2.5 و نورالجنان قابل مشاهده است. این کتابشناسی سالهای متمادی در دیگر نرمافزارها نیز گنجانیده شده بودکه توسط مدیرگروهها تهیه میشد؛ ولی متأسفانه از شیوهنامه یا آییننامه خاصی تبعیت نمینمود؛ بلکه به سلیقه و نظر مدیر گروه بستگی داشت. این نوع نگارش سلیقهای، بسان قانون نانوشتهای گشته بود و برای خود چهارچوبی تهیه کرده بود و ناگزیر دیگر مدیرگروهها و نویسندگان کتابشناسی از آن تبعیت میکردند.
گفتني است که محتوای این کتابشناسیها از لحاظ علمی قابل اعتنا میباشد و تنها ایرادی که میتوان برای این کتابشناسیها در نظر گرفت، نبود آییننامهای ویژه جهت استاندارد کردن این نوشتهها بود.
اما در ادامه، به دلیل ایجاد ساختار و شاکله مناسب برای کتابشناسیها، افزایش تولیدات مرکز، افزایش حجم کتابخانهای این نرمافزارها، کمبود محقق در رشتههای مربوطه و مشکل حجم نرمافزارها، بخش تألیف و تدوین مرکز در سال 1387 اقدام به تهیه شیوهنامه نگارش مقالات کتابشناسی نمود که این اقدام دارای ویژگیهایی بوده که عبارتاند از:
- قانونمند شدن کتابشناسیها؛
- تهیه تعریف و گونه برای کتابشناسی؛
- مجزا بودن سه بخش معرفی کتاب، معرفی ترجمه یا ... و معرفی مؤلف؛
- تهیه دستورعمل نگارش و توصیههای مورد نیاز برای کتابشناسی.
با تهیه این شیوهنامه، سبک تقریباً نظاممندی در کتابشناسی تولیدات مرکز دیده میشود که برای نمونه، میتوان از نرمافزارهای تاریخ ایران اسلامی و جامع الاحادیث 3.5 یاد کرد.
تعریف و مقولهشناسی
برای کتابشناسی، تعریفهای گوناگونی ارائه شده است؛ اما پیش از پرداختن به آنها ابتدا باید بین «کتابشناسی»، «علم کتابشناسی» و «فن یا هنر کتابشناسی» فرق گذاشت تا مقصود از آن بهتر روشن گردد. کتابشناسی، به منزله ی علم، به معرفتی از دانشهای بشری میگویند که موضوع بحث آن، همه ی جنبههای کیفی و کمّی کتاب است؛ خواه بحث در کیفیات مادی و اجزای سازنده ی کتاب باشد و خواه وقتی کتاب را به مثابه یک وسیله و ابزار انتقال افکار از نسلی به نسل دیگر در نظر میگیریم. (1)
کتابشناسی در مقام فن یا هنر، عبارت است از مجموعه فعالیتهایی که به گردآوردن، تنظیم و ارائه ی اطلاعات درباره ی کتابها میانجامد. (2) محصول این فرایند، عرضه ی فهرست منظم و مرتبی از کتابها همراه با ذکر مشخصات آنها است که به آن «کتابشناسی» میگویند. (3) در یک جمعبندی، میتوان گفت «کتابشناسی» مورد بحث ما، محصول و نتیجهای از یک فرآیند است که بدون آگاهی از آن نمیتوان تعریفِ صحیحی را از کتابشناسی ارائه داد.
بنابراین، بهتر است در تعریف کتابشناسی اینگونه گفته شود: کتابشناسی، عبارت است از «محصول فرآیند مطالعه، بررسی و تحقیق در شکل مادی و بعضاً محتواییِ کتابها که به تجزیه و تحلیل کمّی، كیفی و تاریخیِ تحریرها، چاپها، نسخهها با تأکید بر تاریخ و تحول متون و در برخی موارد، گزارش مختصری از محتوا میپردازد.»
البته میتوان این تعریف را به گونهای ارائه داد که دامنه ی شمولِ آن بیشتر شده، همه ی «کتابشناسیها»، «کتابنامهها»، «فهرستها»، «فهرستهای مندرجات ادواری«، »فهرستهای نسخ خطی»، «فهرستهای مقالات»، «مقالهنامهها و فهرستهای منابع و مآخذ» و هر آنچه را به گونهای به تجزیه و تحلیل کمّی، کیفی و تاریخی آثار و نوشتههای مکتوب میپردازد، در برگیرد؛ بدین گونه که به جای کلمه ی «کتاب»، «آثار و نوشتههای مکتوب» گذاشته شود؛ و برخی نیز اینگونه عمل کردهاند. (4)
گروهی از عالمان دانش کتابشناسی نیز به جای تصرف در تعریف و تغییر دادن کلمه ی کتاب، این کلمه را در معنای اعم آن به کار بردهاند. از آن جمله، میتوان به کلاپ ورنرو نویسنده ی مقاله ی «کتابشناسی» در دائره ی المعارف امریکانا اشاره کرد. او میگوید: اصطلاح کتاب [در کتابشناسی] نه تنها کتابِ به معنای محدود کلمه را شامل میشود، بلکه اقسام مختلف یا انواع مختلف کتاب مانند جزوهها، مجلهها، روزنامهها و مقالات مندرج در آنها، نیز نسخههای خطی، نقشهها و تحریرات موسیقی و حتی نسخههای عکسی کوچک شده ی آثار چاپ شده را در بر میگیرد. (5)
برخی دیگر، پای را از این نیز فراتر گذارده، معتقدند كه «کتابشناسیها» حتی محدودهای فراتر از مواد نوشتاری و مکتوب را در بر میگیرد و به قولِ کلاپ ورنرو: «منطقاً ممکن است [کتابشناسی] هر نوع اطلاعات ثبتشده را شامل شود.» (6) بنابراین، همه ی اسناد، فیلمها، نوارهای صوتی و لوحهای فشرده ی رایانهای را نیز در قلمرو کار کتابشناسی وارد ساخته و کتابشناسی را به شكل عامتری تعریف کردهاند. از جمله ی این تعریفها، میتوان به دو تعریف زیر اشاره کرد:
- «کتابشناسی در اصطلاح، به فهرستی از مشخصات منابع همراه با نظام خاص گفته میشود؛ (7)
- کتابشناسی، عبارت است از «سیاهه یا صورتی از نام و مشخصات موادِ کتابی یا غیرکتابی که به روش خاص تنظیم شده باشد؛ بیآنکه کتابخانه ی خاصی در آن مورد نظر باشد.» (8)
برخی بر این باورند که کتابشناسی عموماً ناظر بر دو انگاره است: یکی، اطلاق بر آن دسته از فعالیتهای انسان که مواد نوشته در آن دخالت دارند و دیگری، ابزارها و خدمات واسطه که مواد نوشته را از تولیدکننده به استفادهکننده نهایی منتقل میسازد؛ به عبارت دیگر، کتابشناسی هم به یک فرایند اطلاق میشود و هم به عینیتی که حاصل آن فرایند است. در این باب شاید بهترین تبیین از آن، مالکه (9) باشد که کتابشناسی و فن کتابشناسی را بدین شکل از یکدیگر تفکیک میکند که منظور از فن کتابشناسی، کاربرد قوانین مشخص جهت جستجو، تشخیص، تبیین و ردهبندی مواد و مدارک است و این فن به حاصلی میانجامد که آن را کتابشناسی میخوانیم. (10)
در فرهنگ اصطلاحات داکومانتاسیون، کتابشناسی بدینگونه تعریف شده است:
- دانشی است که به تجزیه و تحلیل کمی و کیفی و تاریخی آثار و نوشتههای مکتوب میپردازد.
- دانشی است که تحول آثار مکتوب را در طول تاریخ و با توجه به عوامل مؤثر و متأخر مورد مطالعه قرار میدهد.
- به مجموعهای که حاوی اطلاعات کتابشناسی آثار خطی و یا چاپی بوده و با نظم مخصوص و با قصد استناد و ارائه اطلاعات تهیه شده باشد نیز اطلاق میگردد.
- از روی مسامحه در معنای کتابنامه (اثری که فقط کتابهای مربوط به یک شخص یا یک رشته را معرفی میکند) هم به کار میرود. (11)
شماری از دیگر تعریفها در این باره بدین شرح عرضه میشود:
- کتابشناسی يا کتابنامه، معادل واژه انگليسي بيبليوگرافي و به معناي تشريح، تفسير، توصيف و بررسي كتاب است.(12)
- کتابشناسی به معنای عام، نوعی کتاب مرجع است که مشخصات کتابها، مقالهها، جزوهها و امثال آن را منعکس میسازدکه در آن به معرفی موضوع یا فرد خاص پرداخته میشود. (13)
- کتابشناسی مقدماتی یا کتابشناسی حین کار که عبارت است از نام و مشخصات تعدادی کتاب، مقاله، گزارش و مواد و منابع دیگری که ممکن است به کار تحقیق بیاید. (14)
- کلمه بیبلیوگرافی در اصل، از زبان یونانی آمده است. این واژه، مرکب است از دو کلمه یونانی «Biblion» به معنای کتابچه که صورت تصغیریافته (Biblos) کتاب است و کلمه «Graphia» که اسم فعل مأخوذ از «Graphien» یعنی نگارش / مینگارد است و صورت ترکیبیافته این دو، «Bibliographia» است. زبان لاتین، این واژه را بدون تغییر برگرفت و در عصر جدید، این واژه به صورت معرّب (ببلیوغرافیه) به زبان عربی راه یافت و سپس به اصطلاحی شایع، تبدیل شد و آن عبارت است:
- از علمی مستقل که از مهمترین شاخههای علوم کتابداری و اطلاعرسانی به شمار میرود؛ به طوری که شبکه بزرگی از موضوعات و مجموعه پیچیدهای از روشها و تحقیقات را تحت پوشش قرار داده است؛ چرا که وظیفه آن، بررسی تولیدات فکری انسان در چارچوبي بوده که همهروزه گسترش مییافته است. (15)
تطور معنایی
فرهنگ آکسفورد معانی زیر را درباره اصطلاح کتابشناسی آورده است (16):
الف ـ کتابشناس (Bibliographer)
- کاتب یا ناسخ کتابها: در کتاب مذکور آمده که این معنا در سال 1656م به کار رفته است و دو نویسنده، یعنی Blount و Fenning آن را در سال 1761میلادی به کار بردهاند. این معنا هم اکنون مهجور بوده و فرهنگ آکسفورد نیز به آن اشاره کرده است.
- کتابشناس: یعنی کسی که درباره کتابها و توصیف موضوعات و گزارش چاپ و نشر آنها مینویسد. فرهنگ آکسفورد برای این معنا، به دو متن از دو نویسنده به نامهای (Dibdin) سال 1814 م و (Buckle) سال 1869م، استناد جسته است.
ب ـ کتابشناسی (Bibliography)
- نوشتن یا استنساخ کتابها، که در سال 1678م به کار رفته و معنای مهجوری است.
- توصیف روشمند کتابها و گزارش تاریخ، تألیف، چاپ، انتشار و چاپهای مختلف کتابها. فرهنگ آکسفورد برای این مفهوم، شواهدی از سالهای 1814م ـ 1854م و 1870م آورده است.
- کتابی که متضمن همین جزئیات باشد. این معنا در سال 1838م پیدایش یافت.
- فهرست کتابهای یک مؤلف یا یک کشور و یا فهرست موضوع یا ایدهای مشخص. این معنا از کتابشناسی، در خلال سالهای 1869 تا 1879م به وجود آمد و فرهنگ آکسفورد در این ارتباط، متونی را شاهد آورده است.
ج ـ کتابشناختی (Bibliographical)
مربوط به کتابشناسی است و در سال 1802م ظهور یافت.
د ـ کتابشناسانه (Bibliographically)
زیرمجموعه کتابشناسی و در سال 1824م پدید آمده است.
محققان به منظور غلبه یافتن بر این واژه، اصطلاح «Bibliopoly» را ترجیح داده و به کار بستند؛ اما این اصطلاح، شیوع پیدا نکرد. واژه «Book Lore» نیز در برخی جاها رواج یافت؛ ولي به مانند قبلی شایع نشد. پولارد در چاپ یازدهم دانشنامه بریتانیا که مطلبی در مورد کتابشناسی نوشته، عنوان مقالهاش را بیبلیوگرافی و بیبلیولوژی قرار داده است.
با وجود قیل و قالهایی که درباره دقیق نبودن اصطلاح بیبلیوگرافی صورت گرفته، امّا این اصطلاح، به ناچار، شیوع و رواج یافت و والترگرگ در تعریف کتابشناسی تأکید کرده که آن: «بررسی و تحقیق در مورد کتابها به عنوان موضوعی مادی، و جدای از محتوای ادبی آنها است.» او با تأکید بر جنبه مادی کتاب، بین تحقیق کتابشناختی و تحقیق موضوعی یا ادبی، تفاوت و تفکیک قائل شده است. او همچنین در سال 1945م همان تعریف از کتابشناسی را دوباره تکرار کرد.
از موضوعاتی که در آن به گونهاي، اصطلاح کتابشناسی به کار رفته و نیز در فرهنگ اصطلاحات انجمن کتابخانههای آمریکا، یک نمای کلّی از این علم به دست میآوریم و چهار معنا از آن را استخراج ميکنیم (17):
- بررسی شکل / جنبه مادی کتابها با مقایسه اختلافات انتشاری، چاپی و نسخهای، به مانند تعیین تاریخ متون و نقل آن؛
- گزارش و توصیف کتابها به شیوهای صحیح و در ارتباط با تألیف و چاپها و شکل مادی آنها؛
- تهیه فهرست کتابها و نقشهها و...؛
- کاتالوگ (فهرست) کتابها و نقشهها و... .
گونهها
قلمرو کتابشناسی، پژوهش در همه جنبههای مادی و معنوی کتابها را دربرمیگیرد و افزون بر اینکه از ویژگیهای ظاهری هر کتاب اعم از: عنوان، مجلدات، نوع کاغذ، صحافی، نسخ خطی، وضعیت چاپ و نشر، قطع، مصورسازی و... گزارش کاملی ارائه میدهد، وظیفه معرفی و گزارشگری از محتوای کتاب را نیز بر عهده دارد. از این رو، میتوان کتابشناسیها را با توجه به هر کدام از این معیارها، از منظرهای گوناگون تقسیمبندی کرد. پیش از بیان اقسام، باید گفت که هر کتابشناسی میتواند مصداق چند نوع کتابشناسی گوناگون باشد؛ یعنی اینگونه نیست که مثلاً اگر یک کتابشناسی در زمره کتابشناسیهای متنی بود، دیگر توصیفی نباشد.
الف ـ هدف
1. کتابشناسی انتقادي: كه در آن علاوه بر مشخصات اصلي كتاب، محتواي كتاب نيز به طور خلاصه طرح، ارزيابي و نقد ميشود. (18) اين کتابشناسی به معناي علمي، مترادف با کتابشناسی تحليلي و تاريخي است (19)؛
2. کتابشناسی توصيفي: كه در آن علاوه بر مشخصات اصلي كتاب و وصف آن، نوع كاغذ، جلد و چاپ، تصاوير و ديگر جنبههاي آن ذكر ميشود و در مورد كتب معمولي چاپي، موضوع و محتواي كتاب نيز به طور خلاصه معرفي ميشود. (20) کتابشناسی توصيفي را پلي به سوي نقد ادبي ميدانند؛
3. کتابشناسی تحليلي: كه با بررسي دقيق مسائل مربوط به: تأليف، نشر و تعدد و تنوع نسخ، اطلاعاتي درباره ويژگيهاي فيزيكي كتابها ارائه ميكند. همچنين از طريق مطالعه متون، شواهدي ميآورد و به تعيين و تشخيص هويت كتابهايي ميپردازد كه بدون ذكر نام مؤلف يا نامهاي مستعار تأليف شدهاند (21)؛
4. کتابشناسی پديدآور: سياههاي از آثار نويسنده و نيز كتابها و مقالههايي را كه درباره وي نوشته ميشود، گردآوري ميكند، مانند کتابشناسی حافظ و کتابشناسی صادق هدايت. (22) اين نوع کتابشناسی، نوعي کتابشناسی انتقادي نيز محسوب ميشود؛ زيرا علاوه بر اطلاعات کتابشناختی هر اثر، ممكن است نقد و تحليل آثار نيز در آن بيايد. (23)
ب ـ قلمرو جغرافيايي
1. کتابشناسی منطقهاي: كه بدون توجه به زبان، زمان، شكل و يا موضوع، همه انتشارات يك منطقه جغرافيايي خاص، به طور مثال خاور ميانه، اروپا يا امريكاي لاتين را دربرميگيرد. پارهاي از کتابشناسیهاي تجاري و فهرستهاي حراج كتاب، به کتابشناسی منطقهاي بسيار نزديكاند. فهرست درهمكرد كتاب، نمونه يك کتابشناسی تجاري منطقهاي است (24)؛
2. کتابشناسی ملي: كه فهرست آثار منتشرشده اعم از آثار مكتوب يا ديداري و شنيداري را در يك كشور يا يك زبان ارائه ميدهد و ممكن است جاري يا گذشتهنگر باشد. کتابشناسیهاي ملي در هر كشور، عموماً توسط كتابخانه ملي تدوين و منتشر ميشوند؛
3. کتابشناسی جهاني: كه شامل تمامي كتابهاي جهان كه از آغاز تاكنون چاپ و منتشر شده و يا در آينده نزديك انتشار خواهند يافت، ميشود؛ بيآنكه به زبان، قلمرو جغرافيايي، موضوع يا شكل محدود شود. در شرايط كنوني، کتابشناسی جهاني، نه براي مواد چاپي و نه براي مواد غيرچاپي، وجود ندارد. فدراسيون بينالمللي اطلاعات و سندپردازي (فيد) اقداماتي در اين زمينه انجام داده است؛ اما به علت انبوه مدارك و كتاب و نيز گراني هزينه گردآوري، اين طرح عملي نشد. فدراسيون بينالمللي انجمنها و مؤسسات كتابداري (ايفلا) نيز دفتري براي كنترل کتابشناختی جهاني در كتابخانه موزه بريتانيا داير كرده است. (25)
ج ـ دامنه موضوعي
1. کتابشناسی عمومي: كه در آن بدون در نظر گرفتن نويسنده، موضوع، كشور يا زماني خاص، كتابها را در سياهه وارد ميكند (26) و در آن كتابهاي منتشرشده در موضوعات، زمانها و شهرهاي مختلف فهرست ميشود. چنين اثري شامل چندين مجلد است (27) كه معمولاً كتابداران، ناشران و كتابفروشيها از آن استفاده ميكنند، مانند فهرست كتابهاي چاپي فارسي و الذريعه ی الي تصانيف الشيعه ی (28)؛
2. کتابشناسی موضوعي يا تخصصي: كه سياهه يا صورتي از موادي است كه در يك زمينه موضوعي خاص تأليف و منتشر شدهاند. کتابشناسی شيمي و کتابشناسی هنر، نمونههايي از اين نوع کتابشناسی هستند. «کتابشناسی کتابشناسیها» هم نوعي کتابشناسی موضوعي است كه در آن کتابشناسیهايي كه در يك زبان با تنظيم الفبايي، تاريخي يا موضوعي به شيوه توصيفي، تحليلي يا انتقادي در زمينهها و موضوعات گوناگون تأليف شده، فهرست و معرفي ميشود و گاه مؤلف به تفاوتها و امتيازهاي کتابشناسیهاي مختلف اشاره ميكند. فهرستنامه کتابشناسیهاي ايران و کتابشناسی جهاني کتابشناسیها، اثر بسترمن نمونههايي از اين نوعاند. (29)
د ـ انتفاعي بودن
1. کتابشناسی تجاري: اين نوع کتابشناسی، سياههاي از آثار چاپي ناشران را كه براي فروش موجود هستند، منتشر ميكند. (30) اين کتابشناسی را يك ناشر يا يك مؤسسه واردات و توزيع و فروش كتاب براي آگاهي خريداران و همكاران خود منتشر ميكند كه گاه جداگانه و به صورت فهرستي مستقل چاپ و نشر ميشود و گاه نيز در قسمت بررسي و نقد كتاب در مجلههاي ادبي و پژوهشي بهچاپ ميرسد. (31) فهرست انتشارات خوارزمي در ايران و «بوكس اين پرينت (بي.آي.پي.)» در امريكا، نمونههايي از اين نوع کتابشناسی هستند.
2. کتابشناسی غيرتجاري: كه كتابخانهها و مراكز اطلاعرساني براي استفاده محققان و مراجعان تدوين و منتشر ميكنند، مانند کتابشناسی ملي ايران. (32)
هـ. ـ شمول
1. کتابشناسی جامع: سياههاي از همه آثار منتشرشده در زمينه (عمومي يا اختصاصي) است. در شرايط فعلي، کتابشناسی جامع با حذف يك يا چند عامل تهيه ميشود، مانند فهرست كتابهاي چاپي فارسي مشار، كه يك کتابشناسی جامع عمومي از كتابهاي چاپي فارسي است؛ زيرا محدوديت زباني در تهيه و تدوين آن رعايت شده است (33)؛
2. کتابشناسی گزينشي (برگزيده): كه برگزيدهاي از نوشتههاي يك موضوع را كه معمولاً براي گروههاي خاصي تهيه ميشود، در سياهه وارد ميكند. (34) اين گزينش ممكن است بر اساس شناخت جامعي از كتابهاي يك موضوع باشد و انتخاب بهترين آنها به دليل محدود بودن دسترسي مؤلف و آگاهي محدود او، فقط درباره كتابهايي باشد كه معرفي آنها را مقدور و مفيد يافته است. فهرست كتابهاي مفيد و مناسب براي كودكان از انتشارات شوراي كتاب كودك، نمونهاي از اين نوع کتابشناسی است (35).
و ـ زمان
1. کتابشناسی جاري: صورت كتابهايي است كه همزمان يا نزديك به تهيه کتابشناسی انتشار يافته باشد. اين کتابشناسیها به صورت هفتگي، ماهانه، فصلي يا سالانه منتشر ميشوند. کتابشناسیهاي مندرج در نشريات ادواري، از جمله مجله نشر دانش، نمونه اين نوع کتابشناسی است (36)؛
2. کتابشناسی گذشتهنگر: كه فهرست كتابهايي است كه در يك دوره معين و در زمان گذشته منتشر شدهاند، مانند کتابشناسی دهساله ايران (37)؛
3. کتابشناسی آيندهنگر: اين نوع کتابشناسی كتابهايي را در سياهه وارد ميكند كه در آينده نزديك انتشار مييابد. فهرست ناشران و کتابشناسیهاي تجاري، نمونه روشني از اين نوع کتابشناسی است، مانند كتاب هفته. (38)
ز ـ اطلاعات کتابشناختی
1. کتابشناسی گزارماني: كه در آن خلاصه كتاب منتشرشده در چند سطر بعد از اطلاعاتِ کتابشناختی اثر درج ميشود. کتابنامه كتابداري كه در 1352 منتشرشده، نمونهاي از اين نوع کتابشناسی است (39)؛
2. کتابشناسی غيرگزارماني: كه در آن فقط اطلاعات کتابشناختی درج ميشود، مانند کتابشناسی دهساله ايران 1333-1343.
شیوه تنظیم
الف ـ تنظيم الفبايي
بر اساس نام مؤلفان كتابها، مانند کتابشناسی دهساله ايرج افشار، و يا بر اساس عنوان كتابها، مانند فهرست كتابهاي چاپي فارسي خان بابا مشار، يا بر اساس موضوع كتابها (40)؛
ب ـ تنظيم ردهاي
كه در آن ردههاي دانش بشري به صورت الفبايي تنظيم ميشود، مانند «کتابشناسی جهاني کتابشناسیها» اثر بسترمن، و يا بر اساس يكي از نظامهاي ردهبندي تنظيم ميگردد، مانند کتابشناسی ملي ايران كه بر مبناي ردهبندي دهدهي ديويي تنظيم شده، و يا كتابهاي هر موضوع خاص كه بر اساس نام مؤلفان الفبايي ميشوند (41)؛
ج ـ تنظيم تقويمي يا تاريخي
كه كمتر مورد استفاده قرار ميگيرد و براي مقاصد معيني، چون صورت كتابهاي قديمي و نسخههاي خطي بهكار ميرود، مانند اثر چارلز استوري در مورد كتابهاي فارسي و يا «کتابشناسی جالينوس». (42)
در فرهنگ اسلامي تقريباً همه کتابشناسیها به ترتيب عنوان كتابها مرتب شدهاند و اين سنت رايج مشرقزمين بوده است؛ ولي در كشورهاي اروپايي معمولاً كتابها را به اسم مؤلف آنها ميشناسند و از همين رو، در فهرستها و کتابشناسیهاي اروپايي، نام مؤلف؛ و در کتابشناسیهاي مشرقزمين، عنوان كتاب سرشناسه قرار ميگيرد. شيوه تنظيم کتابشناسی بر اساس عنوان كتاب را ميتوان در فهرست كتابهاي چاپي فارسي مشار مشاهده كرد. (43)
د ـ شكل کتابشناختی
کتابشناسیها از لحاظ نوع و شكل موادي كه سياهه ميكنند، داراي تقسيمات زيرند:
1. کتابنامه (کتابشناسی): اين گونه منابع، تنها آن دسته از مواد را سياهه مي كنند كه مستقل بوده و وابسته به هيچ گونه مجموعه يا نشريهاي نباشند. شكل ظاهري موادي كه به اين گونه منابع راه مي يابند، ممكن است كتاب – به معناي سنتي آن – يا به اشكال ديگري از قبيل جزوه، فيلم، ميكروفيلم، صفحه و امثال آن باشد. کتابنامهها دو گروه عمده دارند: عمومي و اختصاصي. (44)
2. مقالهنامه: مقالهنامهها منابعي هستند كه صرفاً مشخصات مقالههاي نشريات ادواري را در بر دارند و ممكن است عمومي يا اختصاصي باشند، (45) مانند فهرست مقالات فارسي.
3. چكيدهنامهها: چكيدهنامهها، منبعي است كه افزون بر ذكر مشخصات مقالهها، خلاصهاي نظاميافته از محتواي هر مقاله را ذيل نام آن مقاله ذكر ميكند، تا جوينده قبل از مراجعه به مقاله اصلي، از محتواي آن آگاه گردد. چكيدهنامهها معمولاً موضوعي هستند. چكيده مقالههاي مجلههاي ايران در زمينه علوم اجتماعي، از آن جمله است. (46)
4. جُنگنامهها: جنگها، مجموعههايي هستند كه از قطعات مستقل و جداگانه تركيب يافته باشند، نظير مجموعه شعر و مجموعه مقالات. منابعي كه نوشتههاي اينگونه مجموعهها را بهتفكيك سياهه كنند، جنگنامه خوانده ميشود (47) و بر دو دستهاند: عمومي و موضوعي.
5. کتابنامه کتابشناسیها: تعداد کتابشناسیها پيوسته رو به افزايش است و مواد اطلاعاتي از نقطه نظرهاي مختلف در کتابشناسیهاي متفاوت گردآوري ميشوند. بنابراين، به منابعي نياز هست كه کتابشناسیها را سياهه كنند. اين گونه منابع را كه کتابنامهها، مقالهنامهها، جنگنامهها و نظاير آنها را سياهه ميكنند، کتابنامه کتابشناسیها ميخوانند. فهرستنامه کتابشناسیهاي ايران از آن جمله است. (48)
6. فهرست و فهرستگان: فهرست، سياهه منظمي است كه قسمتي و يا تمام مجموعه يك كتابخانه را دربرميگيرد. فهرست يك كتابخانه، معمولاً به صورت برگهاي براي استفاده مراجعهكنندگان نگهداري ميگردد. گاه ممكن است، كتابخانهاي فهرست موجودي خود را به صورت چاپي نيز منتشر نمايد. فهرست نسخ خطي در اين گروه، از اهميت ويژهاي برخوردار است. مجموعه چند فهرست را در يك نظم معين و واحد، فهرستگان مينامند كه توسط آن معلوم ميگردد كدام كتابخانه چه كتابهايي را دارد. (49)
7. دیگر كليدها: منابع ديگري ميتوان يافت كه در هيچ يك از تقسيمات بالا نميگنجند؛ اما زير پوشش كلي کتابشناسی قابل بحثاند و نگنجيدن آنها در مقولههاي فوق، دليلي بر بيارزشي آنها نيست؛ از آن جملهاند:
- نقد و بررسي و معرفي كتابها: نشرياتي از قبيل راهنماي كتاب (نشر دانش، كيهان فرهنگي)، به نقد يا بررسي نقد گونههايي از كتابهاي ارزنده بازار يا وابسته به زمينهاي خاص ميپردازند كه براي آشنايي كلي با محتواي كتابها و نقاط ضعف و قوت آنها مفيد است.
- فهرست مندرجات مجلهها: منابعي هستند كه روبرداشتي از صفحه فهرست مندرجات مجلات مختلف را تهيه كرده، در يك مجموعه گرد ميآورند و با فواصل انتشاراتي معين منتشر ميكنند.
- کتابشناسی پايان كتابها و مقالات: يكي از ارزشمندترين منابعي كه ميتوان در يك زمينه يافت، سياهه منابعي است كه در پايان نوشتههاي تحقيقي و علمي ذكر مي شود. (50)
ماهیت کتابشناسی در مرکز
در این قسمت، به چگونگی و شیوه کتابشناسی در پنج نرمافزار مرکز تحقیقات كامپيوتري علوم اسلامي پرداخته میشود که عبارتاند از:
در مرکز تحقیقات نور خروجی کتابشناسی در این نرمافزارها ذیل بخش: کتابنامه، کتابشناسی یا نسخهشناسی کتاب جاری و یا معرفیکتاب، هنگام اشاره ماوس روی اشکال مربوطه نمایش داده میشود (Hent).
همچنین این پیوندها کاربر را به پنجرههای متفاوتی همچون کتابنامه، کتابشناسی و معرفی کتاب رهنمون میسازد.
در ادامه، هنگام ورود به بخش معرفیکتاب، کتابشناسی یا کتابنامه، کاربر شاهد دو گونه پنجره خواهد بود:
الف ـ ورود مستقیم به بخش معرفی کامل کتابشناسی؛
ب ـ گشایش پنجره جديد.
قابل توجه اینکه در قسمت «ب» به هنگام کلیک روی تکمیل و کتابشناسی، به بخش تکمیل کتابشناسی وارد میشود.
برای درک و آشنايی بیشتر، ابتدا به بررسی پنج نرمافزار یادشده میپردازيم:
1. جامع الأحادیث 5/2
در این نرمافزار، کاربر جهت رسیدن به کتابشناسی کتاب مربوطه، لازم است این چهار مرحله را طی نماید!
2. سیره معصومان(ع)
در این نرمافزار، کاربر جهت رسیدن به کتابشناسی کتاب مربوطه لازم است این سه مرحله را طی نماید!
3. جامع فقه اهل بیت(ع)2
در این نرمافزار، کاربر جهت رسیدن به کتابشناسی کتاب مربوطه، لازم است این چهار مرحله را طی نماید!
4. جامع الأحادیث (نسخه 5/3)
در این نرمافزار، کاربر جهت رسیدن به کتابشناسی کتاب مربوطه، لازم است این سه مرحله را طی نماید!
5. تاریخ ایران اسلامی
در این نرمافزار، کاربر جهت رسیدن به کتابشناسی کتاب مربوطه لازم است این چهار مرحله را طی نماید!
با توجه به اینکه ملاک بررسی در نرمافزارها، آخرین نرمافزار تولیدی (تاریخ ایران اسلامی) میباشد، به نظر میرسد شیوه نامگذاری کتابشناسی استفادهشده در نرمافزار «سیره معصومان» با تعاریف ارائهشده در بخش تعریف، مطابقت بسیار جزئی داشته باشد.
این پراكندگي و پریشانی در نوع نامگذاری برای کتابشناسی، به علت نبود شیوهنامه نگارش کتابشناسی میباشد که باعث ایجاد ناهماهنگی در محصولات مرکز و همچنین سردرگمی مخاطبان میشود.
بررسی الگوشناختی
الف ـ کتابنامه، کتابشناسی، نسخهشناسی و معرفی کتاب
این واژهها که غالباً در بخش اول ورودی کتابشناسی کاربرد دارد، به معنای گزارش از شناسنامه کتاب (مؤلف، نام کتاب، تاریخ نشر و...) میباشد.
ب ـ درباره کتاب و کتابشناسی
این واژهها در بخش تکمیلی کتابشناسی کاربرد دارد، به مفهوم گزارشی از درونمایه کتاب از لحاظ ساختار و محتوا (معرفی اجمالی، گزارش محتوا، وضعیت کتاب و...) میباشد.
ج ـ درباره مؤلف
این واژه که در بخش تکمیلی کتابشناسی کاربرد دارد، به معنای معرف مؤلف (نام، شهرت، عصر ولادت، تاریخ و محل تولد، سفرها و...) میباشد.
د ـ کتاب و مؤلف
این دو واژه که در بخش تکمیلی استفاده شده است، به منظور دسترسی به کتب از دو منظر «نام کتاب» و «نام مؤلف» میباشد.
هـ. ـ تصویر کتاب
این قسمت از بخش کتابشناسی تکمیلی، به منظور درج عکس کتاب میباشد که در آن تصویری از جلد کتاب به عنوان معرفی قرار داده میشود.
پیشنهادها
1. به جای استفاده از واژههای معرفیکتاب، کتابنامه، کتابشناسی و نسخهشناسی، تنها از واژه «اطلاعات کتابشناختی» استفاده شود.
تذکر: عنوان نسخهشناسی برای این قسمت مناسب نمیباشد؛ چرا که کاربرد نسخهشناسی بیشتر متمرکز بر نسخههای خطی بوده و در مرحله دوم به کتابهای چاپی اطلاق میشود که در هر صورت، بین معنای نسخهشناسی و اطلاعات وارده ذیل آن، تطابقی وجود ندارد. به همین منظور، استفاده از واژه «کتابشناسی کتابشناختی» پیشنهاد میشود که این واژه مطابق با اطلاعات وارده در ذیل آن میباشد.
2. به جای استفاده از دو واژه «درباره کتاب» و «کتابشناسی»، تنها از واژه «کتابشناسی توصیفی ـ انتقادی (تحلیلی)» استفاده شود.
3. به جای استفاده از واژه «درباره مؤلف»، تنها از واژه «مؤلفشناسی» استفاده شود.
4. استفاده پنجره «کتاب» و «مؤلف» در بخش تکمیلی کتابشناسی، توجیهی برای ارائه در این بخش ندارد؛ مگر اینکه بخش کتابشناسی، بخش مستقلی باشد (مانند نرمافزار تاریخ ایران اسلامی).
5. پنجره «تصویر» کتاب، یکی از اطلاعات کتابشناختی است. از اين رو، ارائه این پنجره، ذیل بخش اطلاعات کتابشناختی بهتر باشد (مانند نرمافزار سیره معصومان).
6. به نظر میرسد به هنگام ورود به بخش کتابشناسی، دیگر نیاز به ایجاد پنجره کتابنامه و معرفی کتاب با این نوع نگارش نیست.
بنابراین، پنجرهای با ویژگیهای زیر در جای پنجرههای کنونی نرمافزارهای مرکز خواهد نشست:
پی نوشت ها:
منابع: