جنگ سایبری به بهانه بستر ارتباط جمعی نوین
جنگ نرم، شامل هرگونه اقدام روانی رسانهای است که بدون درگیری نظامی، رقیب را به انفعال یا شکست وامیدارد. قدرتهای هژمونیک (فرادست/سلطهگر)، تلاش دارند تا از طریق قدرت رسانه، سلطه نرم را بر سایر مناطق جهان که دشمن تلقی میشوند، ایجاد نمایند. با توجه به اینکه روشهای جنگ نرم متنوعاند، یکی از برجستهترین جنبههای آن، استفاده از رسانهها برای «جنگ رسانهای» است.
پت ویور، مدیر شبکه انبیسی، در دهه 1950م پیشنهاد ایجاد یک شبکه بینالمللی فرستندههای تلویزیونی را مطرح کرد و خواستار نصب 10000 تلویزیون در اماکن عمومی جهان برای گسترش ارزشهای آمریکایی شد. هرچند این ایده هرگز به مرحله اجرا نرسید، اما به جای آن، به دلیل بازار گسترده تولیدات تلویزیونی، توانست آمریکا را به بزرگترین صادرکننده برنامههای تلویزیونی جهان و یک قدرت هژمونیک تبدیل کند.
جاسوسی مجازی
فضای مجازی، از نبود قوانین بینالمللی رنج میبرد و برخی دولتها از نرمافزارهای جاسوسی علیه دیگر کشورها استفاده میکنند. نمونه آن، ویروس استاکسنت بود که برنامه هستهای ایران را مورد حمله قرار داد.
جاسوسی مجازی (Cyber espionage)، به اقدام و عمل برای به دست آوردن اطلاعاتی اشاره دارد که بدون کسب اجازه از دارنده اطلاعات که ممکن است شخص حقیقی یا حقوقی باشد، صورت میپذیرد. این اطلاعات ممکن است اطلاعات معمولی شخصی یا اطلاعات طبقهبندی شده باشند. این اطلاعات، معمولاً از رقبای تجاری، دشمنان نظامی، دولتها و گروههای سیاسی از راه اینترنت و یا شبکههای رایانهای و یا رایانههای شخصی به وسیله تکنیک «شکستن» (crack) و یا از طریق نرمافزارهای جاسوسی صورت می پذیرد. عمل جاسوسی ممکن است بهواسطه دسترسی به پایگاه دادههای اینترنتی که بیشتر در کشورهای غربی و ایالات متحده قرار گرفته است، باشد و یا به صورت ساده، دسترسی پیدا کردن به رایانههای شخصی و یا به وسیله هکرها و یا نرمافزارها باشد. بهتازگی، نوع جدیدی از جاسوسی اینترنتی که به رصد فعالیت کاربران در شبکههای اجتماعی میپردازد نیز صورت میگیرد.
توسعه رسانهاى و تهدیدهاى نرم
چکیده
از مهمترین ارکان ساختارى هر کشور، فرهنگ آن کشور است که مىتواند، بىهیچ تهدید سختافزارى، دستخوش تغییر شود و آن کشور را بهراحتى از درون نابود کند و تابع سیاستهاى غیر ملى گردد. امروزه رسانهها به مهمترین سلاح تهدیدات فرهنگى یا تهدیدات نرم تبدیل شدهاند. حوزه تأثیرگذارى رسانهها، فراتر از مرزهاى جغرافیاى یک کشور است که میتوانند در مدت زمان کمى، بر افکار و تصمیمهاى نقاط دور دست تأثیر بگذارد. از این رو، برخوردارى از فرهنگ رسانهاى قوى که برگرفته از منافع و اهداف خویش باشد و دغدغه گسترش فرهنگ ملى را داشته باشد، از مهمترین ابزارهاى قدرت به شمار میآید. فرهنگ رسانهاى قوى، این امکان را به کشور میدهد که مانع نفوذ افکار دشمن و ترویج آن در کشور شود. بنابراین، توسعه فرهنگ رسانهاى به گونهاى که در خدمت اهداف و منافع کشور باشد، از اهمیت اساسى برخوردار است. از این رو، جاى این پرسش است که براى توسعه فرهنگ رسانهاى، براى مقابله با تهدیدات نرم، چه ابزارها و امکاناتى لازم است؟