» تاریخچه تولید نرمافزار درایة النور به چه زمانی بازمیگردد؟
◊ زمانی که آقای مهندس طالبپور، (از بنیانگذاران مرکز نور در دهه 06ش) کارهای رایانهای مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی (نور) را شروع کردند، نرمافزاری تولید شد که البته به طور رسمی عرضه نشد. این نرمافزار، پردازشی در مورد اسناد کافی بود که نرمافزار پیشرفتهتر آن، در نرمافزار درایة النور تطبیق داده شد. آن وقت، چهارچوب مشخّصی برای ارائه یک نرمافزار موفّق نداشتیم و هدفی که در آن نرمافزار دنبال میشد، ترتیب الاسانید کافی و مرتب کردن اسناد کافی از آغاز و انجام و تعیین راوی و مروی عنه بود. طراحی این نرمافزار، مقدّمهای بود که بدانیم چگونه یک نرمافزار قابل عرضه را تولید کنیم.
» درباره روند و مراحل آمادهسازی نرمافزار درایة النور توضیح دهید؟
◊ در تولید نرمافزار درایه النور مراحل مختلفی دنبال شد که در اینجا به دو مرحله آن اشاره می کنم: پیشدرآمدِ آمادهسازی اسناد و آمادهسازی اسناد.
مرحله اوّل، پیشدرآمدِ آمادهسازی اسناد بود. در اکثر اسناد کتب حدیثی و رجالی، با مشکلی روبهرو بوده و هستیم و آن این است که متن مصحَّح قابل قبولی از کتابها در دست نداریم. به این معنا که هنوز بسیاری از نسخ خطّی وجود دارند که میتوان بر اساس آنها تصحیح بهتری از کتب حدیثی و رجالی ارائه داد. این مطلب، باعث شد به این فکر بیفتیم که نرمافزار را بر اساس متن مصحَّح ارائه کنیم. در مورد کتب روایی کافی، تهذیب، استبصار و منلایحضره الفقیه، والد بنده حضرت آیتالله شبیری زنجانی نسخه خودشان را با نُسَخ متعدّدی مقابله کردند و در مورد بسیاری از آنها تصحیحاتی داشتند. ما متن تصحیحشده ایشان از کافی و متن مقابله شده ایشان از تهذیب، استبصار و منلایحضره الفقیه را محور کار قرار دادیم و بر اساس این نسخه ها تصحیحی بر روی اسناد کتب اربعه صورت دادیم. این کارها قبل از چاپ کتاب کافی از دارالحدیث بود که انصافاً چاپ قابل قبولی است. ما محور کار را متن مصحَّحی قرار دادیم که بر اساس متن مقابله و تصحیحشده حضرت آیتالله شبیری زنجانی تنظیم کرده بودیم.
همچنین، در مورد کتب رجالی، کار به این صورت بود که متن تصحیحشده رجال نجاشی را از حضرت آیت الله شبیری زنجانی در اختیار داشتیم و موارد اندکی از تصحیحات را روی آن متن افزودیم. حضرت آیت الله شبیری زنجانی تصحیحات بسیاری روی متن کتاب رجال و فهرست شیخ طوسی انجام داده بودند. بر اساس حواشی که در حاشیه نسخه های ایشان وجود داشت، سعی کردیم متن مصحّحی از این دو کتاب تهیه کنیم؛ به خصوص در رجال شیخ طوسی نسخه بسیار قدیمی از این کتاب را محقّق برجسته، مرحوم آقاسید عبدالعزیز طباطبایی به صورت زیراکس از سفر انگلستان به همراه آورده بودند که این کتاب، به خط فقیه محمد بن سرآهنگ از فقهاء امامی در قرن ششم بود که تاریخ این نسخه، سال 533 است و قدیمیترین نسخه رجال شیخ طوسی و نسخهای مهم و معتبر است. ما به تصاویر این نسخه دسترسی داشتیم و این تصاویر، محوری برای تصحیح رجال شیخ طوسی بود. در مورد فهرست شیخ طوسی هم حضرت آیت الله شبیری نسخه خودشان را با نسخ خوبی مقابله کرده بودند که محوری برای کار روی فهرست شیخ طوسی قرار گرفت. نسخهای که در نرمافزار درایة النور وجود دارد، نسخه تصحیح شده است. البته ما در تمام مواردی که کتابی را تصحیح کردیم، هر دو مورد نسخه اصلی و نسخه تصحیح شده را در نرمافزار قرار دادهایم. یکی از فرمتهای مورد استفاده برنامه، فرمت متن اصلی و متن تصحیحشده است که قادر هستیم هر دو متن را در کنار هم ملاحظه کنیم.
» مرحله آمادهسازی اسناد در پروژه نرمافزار درایة النور را بیان بفرمایید.
◊ مرحله بعدی، کار آمادهسازی اسناد بود. برای اینکه بتوانیم اطّلاعات موجود در اسناد را پردازش کنیم، نیاز به آماده سازی آنها بود که در دو مرحله انجام شد؛ یک مرحله آماده سازی عمومی بود و مرحله دیگر، آماده سازی ویژه بود. درباره مرحله آماده سازی عمومی، گفتنی است که تمام اسناد از یکسری نام های راویان و تعبیراتی که نام های راویان را به هم ارتباط میدهد، مانند کلمه «عن» و یا «قال حدثنی» و امثال اینها برخوردار است که از آنها با عنوان «تعبیر واسطه» یاد می کردیم و انواع مختلفی دارد. برای آماده سازی اسناد باید نامهای راوی و تعابیر واسطه، از یکدیگر تفکیک، و متن روایت از سند روایت جدا شوند. در مرحله آماده سازی عمومی، این امور انجام گرفت؛ متن از سند جدا شد و روشن نمودیم که تسلسل اسناد به چه شکلی است و تعابیر واسطهای را که وجود دارد هم از نامهای راویان تفکیک کردیم. همچنین، قسمت کوتاهی از متن را که شیوه اتّصال راوی آخر با معصوم را معلوم می کرد، مشخص نمودیم.
در مرحله آماده سازی ویژه، با اسنادی رو به رو بودیم که نیازمند دستکاری و تصرّفاتی بودند تا بتوانند به صورت اسناد قابل پردازش آماده شوند؛ مانند اسنادی که در آنها تعلیق به اعتماد اسناد قبل رخ داده بود. تعلیق، به معنای حذف ابتداء سند به اعتماد اسناد قبلی است. در اسناد تعلیقی، قسمتی از سند را که به اعتماد سندهای قبلی حذف شده بود، به آن اضافه کردیم. اگر در سندی اشاره یا «بهذا الاسناد» به کار رفته بود، باید مشارٌ الیه را مشخص می کردیم. گاهی در سند، ضمیر به کار رفته بود و مهمتر از همه، تحویل بود. گاهی یک سند از چند سند تشکیل میشود که این اسناد در هم ادغام شدهاند؛ یعنی یک سند مشتمل بر چند سند است؛ به عنوان مثال، ده سند است که به صورت یک سند تودرتو درآمده است و نیاز بود از همدیگر تفکیک شده و به صورت چند سند ساده در بیایند. در مرحله آماده سازی، این اسناد را به شکل اسناد ساده درآوردیم؛ ولی برای اینکه مشخّص باشد این سندی است که تصرّفی در آن رخ داده، دو نکته را رعایت کردیم؛ اوّل اینکه در کنار هر سند، نوع آن را مشخّص نمودیم که این سند تحویلی و یا تعلیقی است یا این سند ضمیر دارد یا اشاره در آن وجود دارد. از سوی دیگر، علاوه بر مشخّص کردن نوع، اصل سند را هم در کنار برنامه به کاربر عرضه کرده ایم. البته پردازش اطّلاعات بر اساس سندِ بازسازیشده انجام میگیرد؛ امّا اصل سند در اختیار کاربر قرار میگیرد.
» تدوین کتاب توضیح الاسناد المشکلة چگونه سامان یافت؟
◊ گاهی در مرحله آمادهسازی ویژه، کار روشن بود و نیاز به بحث و بررسی نداشت؛ ولی گاهی خود آماده سازی، نیازمند بحث تحقیقی بود تا پژوهشی پشتوانه این آماده سازی باشد. نیاز به این پژوهش ما را به این نتیجه رساند که کتابی در توضیح این پژوهشها نوشته شود که کتاب «توضیح الاسناد المشکلة» نتیجه این احساس نیاز بود. فکر تألیف این کتاب، پس از ملاقات آقای مهندس طالبپور با حضرت آیتالله تبریزی شکل گرفت. به این ترتیب که آقای مهندس طالب پور نرم افزار ابتدائی را خدمت علماء ارائه می کردند. حضرت آیت الله تبریزی کاری رجالی داشتند که بعد از وفات ایشان عرضه شد. ایشان بعد از ملاحظه برنامه مرکز گفتند: شما با اسناد دوقلو چه کردهاید؟ تعبیر اسناد دوقلو، تعبیر اختصاصی ایشان بود که در مورد اسناد تحویلی به کار می بردند. سؤال ایشان، منشأ انتقال به این مطلب بود که اسنادی را که در آنها تصرّف می کنیم، گاهی ممکن است نحوه تصرّف بر اساس دیدگاهی خاصّ باشد و افراد دیگر به این دیدگاه معتقد نباشند و باید استدلالی را که پشتوانه کار است، در کنار کار عرضه کنیم. بدین ترتیب، تدوین «توضیح الاسناد المشکلة» شکل گرفت که به صورت مجموعهای گسترده تألیف گردید. اگر کل این مجموعه تدوین شود، شاید مشتمل بر ده جلد باشد. در حال حاضر، دو جلد از این مجموعه که مربوط به اسناد کافی است، عرضه شده و مورد استقبال هم قرار گرفته است. قسمت مربوط به تهذیب به شکل تدوین نخستین، در نرمافزار درایة النور عرضه شده است؛ ولی به صورت مکتوب ارائه نشده است.
» پردازش اطلاعات در درایة النور چه مراحلی را گذرانده است؟
◊ بعد از آماده سازی اطلاعات، مراحل مختلفی برای پردازش اطّلاعات آغاز شد که از جمله آنها، بحث سیستمهاست. سیستمی که در نرم افزار درایة النور مهم بود، سیستم معیارها بود. از بسیاری از راویان با تعابیر مختلف یاد شده است. ممکن است از یک راوی با چندین تعبیر یاد شده باشد که لازم بود این تعابیر مختلف، با یکدیگر ارتباط پیدا می کرد. از سوی دیگر، ممکن بود یک تعبیر به چند راوی مربوط بشود که باید تعیین می کردیم این تعبیر در مورد کدام راویان به کار رفته است. به تعبیر فنّی، با دو مبحث «تمییز مشترکات» و «توحید مختلفات» رو به رو بودیم که لازم بود انجام بگیرد تا بتوانیم اسناد مختلف را به هم ارتباط بدهیم و پردازش اطّلاعات به صورت صحیح انجام شود. از طرف دیگر، در تهیه این سیستم ها لازم بود بحثی را در مورد اسنادی که در آنها تحریف رخ داده بود، دنبال میکردیم. اسنادی بودند که احیاناً به جهت تحریف دو سند که در واقع یک سند هستند، از همدیگر جدا شوند و این تحریفات بازشناسی شوند. در این مجال، نمیتوان به تمام شاخههای این کار بپردازیم. به هر حال، ما در تعریف سیستم معیارها یا مترادفات، نیازمند این بودیم که بحثهای رجالی گستردهای را انجام بدهیم. البته ما در مورد تک تک رکوردهای راویان، معیارسازی را انجام دادیم که حجم عظیمی از اطّلاعات بود. خاطرم هست در مورد کتب اربعه، با حدود 650 هزار رکورد مواجه بودیم و همین حدود، در مورد وسائل الشیعه وجود داشت. در کل، حدود یک میلیون و سیصد هزار رکورد راوی داشتیم که دوستان ما روی تمام این رکوردها در مورد معیارزنی و مشخّص کردن راویان کار کردند.
» مستندسازی معیارها را به چه شیوهای انجام دادهاید؟
◊ مسئولیت مستندسازی نرمافزار با بنده بود؛ ولی زحمت این کار با دوستان ما و به خصوص آقای حسینی شیرازی بود که به صورت مستقیم با نرم افزار روبهرو بودند و زحمات کار را ایشان میکشیدند و جاهایی که نیاز به تصمیمگیری خاصّ بود، مسئولیت با بنده بود. در معیارها نیازمند مستندسازی بودیم که یکسری مقالات و رساله های رجالی تدوین شد و از مجموعه آنها چند سری کتاب رجالی تدوین کردیم. از جمله مجموعه رسالهها و مقالات رجالی که نزدیک به سی مقاله از آنها را در کتابی بنام «کشف النقاب» جمعآوری کردیم که مراحل نهایی آمادهسازی چاپ آن طی میشود و امیدواریم بهزودی به چاپ برسد. همچنین، تعلیقات مفصّلی که بر اسناد وجود دارد، پشتوانه این نرمافزار قرار گرفت و تعلیقات مفصّل آن در کتابی بنام «کتاب التعلیقات» درج شد که برخی از قسمت های این کتاب (بحث های مربوط به کتابشناسی و برخی مطالبی که موضوع مجله کتاب شیعه بود)، در این مجله منتشر شد و برخی قسمتهای دیگر آن هم منتشر خواهد شد.
دوستان همکار ما، سالیان متمادی روی این اسناد زحمت کشیدند و تلاش کردند نرم افزار درایة النور به نحو مطلوبی عرضه شود. حجم کار برای تولید این نرم افزار، بسیار وسیع بود. البته ما در مورد تعابیر واسطه هم نیازمند بحثهای خاصّی بودیم که مقاله ای به مناسبت سمینار کامپیوتر و علوم اسلامی (برگزارشده در دهه هفتاد شمسی در قم) عرضه شد و مشکلات تعبیر واسطه و نیازهای تعبیر واسطه و مطالب ویژه ای که در تدوین یک معجم رجالی لازم است مدّ نظر قرار گیرد، در آن مقاله ارائه شده است. دوستان بخش رجال هم مقالاتی تدوین کردند که در راستای توضیح مشکلات عملیاتی تولید درایة النور بود. البته مجموعه مقالات آن سمینار، در حجم محدودی منتشر شد.
» در شرححالهای برنامه درایة النور گاه کلمه «علی التحقیق» به کار رفته است. این شرححالها، بر چه مبنایی است؟ لطفاً توضیح دهید؟
◊ مرحله دیگر کار، در این نرم افزار بحث شرححال اجمالی راویان بود که این شرح حال، اساس ارزیابی رایانه ای برنامه قرار گرفت. ما سعی کردیم در مورد تمام راویان به صورت یک خطّ توضیح بدهیم که این راوی از جهت مذهب، چه حالتی دارد و آیا ثقه است یا خیر و برخی ویژگیهای راویان مانند اینکه از اصحاب اجماع است یا خیر، در برخی موارد که اختلافی بود، با افزودن تعبیر «علی التحقیق» و «علی الظاهر» در شرح حال راوی روشن کردیم که این شرححال، مورد اتّفاق تمامی علماء نیست و ممکن است نظرات در مورد این شرححال متفاوت باشد.
به هر حال، از سال 1367 و قبل از تأسیس رسمی مرکز تحقیقات کامپیوتری نور، کارهای ابتدائی نرمافزار درایة النور شروع شد و ابتداء نرمافزاری ابتدائی تولید شد که با استفاده از تجربیات آن نرمافزار، بعد از 15 سال تلاش، اوّلین نسخه از نرمافزار درایة النور توسط مرکز نور ارائه شد و مورد استقبال بسیار گسترده ای قرار گرفت و هم اکنون نیز فعّالیّتهای نسخه جدید این نرمافزار، به پایان رسیده و إن شاء الله به زودی تولید می شود.
به دلیل برخی مشکلات، تلاش کردیم قراردادهای خاصّی را در برنامه اعمال کنیم. در مورد برخی راویان، با ضمیر مواجه بودیم که مرجع ضمیر را مشخّص میکردیم و به جای ضمیر، نام راوی را ارائه مینمودیم و مشخّص میکردیم که این تصرّف، از ناحیه ماست؛ امّا در برخی از موارد، در نام راوی ضمیر به کار رفته بود؛ به عنوان مثال، در تعبیر «علی بن ابراهیم عن أبیه»، کلمه «أبیه» شامل کلمه أب و ضمیر ـه است. راه حلّی که در نگاه اول به نظر می رسد، این بود که به جای «أبیه»، ابراهیم را جایگزین کنیم؛ ولی مشکلی که در اینجا وجود داشت، این بود که همیشه این طور نبود که مراد از «أبیه» ابراهیم باشد؛ چون گاهی در نام قبلی، اختصار در نسب رخ داده بود.
کتاب «معجم رجال حدیث» که انصافاً بهترین کتاب در عرضه اطّلاعات رجالی و تعیین راوی و مروی عنه است و به سبک بسیار سازمان یافته ای نگاشته شده است. شبیه معجم رجال حدیث، در کتب عامّه و خاصّه دیده نشده است و این کتاب، از جهت ساختمان مهندسی و ویژگیهای خاصّ، انسجام و روانی عرضه مطالب و دور بودن از استنباطات و اجتهادات و مشخّص بودن محدوده کار مؤلّف، نظیر ندارد و از این جهت، کتابی فوق العاده است و کمتر موقعی است که بنده به این کتاب مراجعه نکنم. این کتاب فوق العاده را مرحوم آیت الله العظمی خوئی با همراهی گروهی علمی تألیف کرده اند. این کتاب، با تمام ارزشی که دارد، مشکلاتی داشت که سعی کردیم به نوعی از این مشکلات رهایی پیدا کنیم؛ به عنوان مثال، در معجم رجالی که بنده در اختیار دارم و چاپ منشورات مدینة العلم آیتالله خوئی چاپ چهارم سال 1409 است، در این چاپ در جلد4 صفحه 145 و رقم 2356، مرحوم آقای خوئی شخصی را به نام جمهور معرفی میکند و راوی و مروی عنه آن را مشخص مینماید و میفرماید: «وقع فی أسناد عدة مع الروایات تبلغ واحد و عشرین مورداً فقد روی عن ابن محبوب و سلیمان بن سماعه و صفوان و علی بن حدید و فضالة بن ایوب و محمد بن سنان و یونس و روی عنه فی جمیع ذلک ابنه.» بعد میفرماید: «اقول هو متحد مع من بعده.»
عنوان بعدی ایشان، «جمهور بن احمد الاجلی مولاهم من اصحاب الصادق(ع)» رجال شیخ، و در پایان کتاب هم نشانی مواردی را که این عنوان در آن وارد است، در بخش تفسیر طبقات الروات ارائه میکند.
اصل این سند، عبارتی بوده است عمدتاً در کافی به عنوان «ابن جمهور عن أبیه». گروه معجم رجال الحدیث، این «أبیه» را با جمهور تطبیق نموده اند و بعد از این تطبیق، مراجعه کرده اند که در کتب رجالی کسی به نام جمهور وجود ندارد؛ مگر جمهور بن أحمر عجلی، و جمهور را بر جمهور بن أحمر عجلی تطبیق داده اند؛ در حالی که نتیجه تحقیق مفصّلی که در این مورد انجام شده، این است که مراد از ابن جمهور در کافی جز در یک مورد در تمامی موارد حسن بن محمد بن جمهور است و این جمهور، جدّ ابن جمهور است و در این عنوان، اختصار در نسب و نسبت به جد رخ داده است. ما این مورد را فراوان میبینیم؛ به عنوان مثال، از مرحوم صدوق به عنوان «ابن بابویه» یاد میشود؛ در حالیکه ایشان محمد بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه است که جدّ چندم ایشان است. مرحوم سید علی بن طاووس و برادرشان سید احمد بن طاوس در عنوان طاوس، جدّ خیلی بالای این بزرگان است.
مورد دیگر، «ابن نوح سیرافی» است که نوح، جدّ ششم یا هفتم ایشان است. افراد دیگری هم هستند که در عنوان آنها اختصار در نسب رخ داده است.
بنابراین، پدر ابن جمهور، جمهور نیست. پدر ابن جمهور، محمد بن جمهور است؛ چون ابن جمهور، حسن بن محمد بن جمهور و پدر ایشان، محمد بن جمهور است.
» چگونه این مشکلات را برطرف کردید؟
◊ ما در مرحله آماده سازی اسناد، به هیچ وجه استنباط نمیکردیم و استنباط در عنوان در مرحله معیارها و ارتباطات عناوین بود که آنجا اجتهاداتی به کار بردیم؛ ولی در مرحله آمادهسازی اسناد، تا حدّ امکان از استنباط خودداری مینمودیم. برای حلّ این مشکل، به جای «أبیه» قرارداد گذاشتیم و گفتیم أب ـ ابن جمهور، یعنی در «أبیه»، مرجع ضمیر را تعیین کردیم و تعبیر نامأنوس أب ـ ابن جمهور را به کار گرفتیم تا بتوانیم در مرحله آماده سازی، تا حدّامکان از استنباط فرار کنیم.
در همین مورد، نمونه دیگری را عرض میکنم. مرحوم آقای خوئی در جلد 23 معجم رجال صفحه 133 از همین چاپ چهارم در قسمت القاب، عنوانی را به نام «قولویه» دارند و اشاره می کند که «روی عنه ابنه ابوالقاسم» یا «روی عنه ابنه» و نشانی آن را عرضه کرده اند. این سند در اصل «ابن قولویه عن أبیه» یا «ابوالقاسم قولویه عن أبیه» بوده و قولویه پدر ابوالقاسم بن قولویه نیست و پدر قولویه نیست و خود آقای خوئی به این مطلب توجّه دارند و در آخر قولویه فرموده اند: «أقول هذا هو محمد بن قولویه الذی تقدمت ترجمته.» چون أبوالقاسم بن قولویه، صاحب کامل الزیارات است که نام کامل وی جعفر بن محمد بن جعفر بن موسی بن قولویه است. ایشان عنوان را قولویه ذکر کرده اند؛ ولی گفته اند: «قولویه هو محمد بن قولویه»؛ در حالیکه در عبارت «ابن قولویه عن أبیه»، مراد از «أبیه» قولویه نیست و قولویه، جدّ چندم ایشان است و با وجود اینکه ایشان متوجّه بودند که قولویه، پدر ابن قولویه نیست، ولی محدودیتی سیستماتیکی که در معجم رجال وجود داشته، باعث شده است که یک نوع تناقض صدر و ذیلی در این نوع موارد در کتابشان رخ بدهد. ما برای حلّ این مشکل، «أبیه» را در «ابن قولویه عن أبیه» تبدیل کردیم به «أب ـ ابن قولویه»؛ یعنی تنها به جای ضمیر، مرجع آن را قرار دادیم. البته در سیستم معیار، معیار أب ابن قولویه را همان محمد بن قولویه که مرحوم آقای خوئی اشاره میکنند، قرار میدهیم؛ ولی در مرحله آمادهسازی اسناد، سند را بر این شکل آماده کردیم که از این مشکلات در امان باشیم.
» در تولید برنامه درایة النور با چه مشکلات دیگری مواجه بودید؟
◊ مشکلات مختلفی در مرحله آماده سازی اسناد وجود داشت؛ یکسری از مشکلات، مربوط به شیوه اعمال تعبیر واسطه است که بنده در مقاله ای که در مورد نقش تعبیر واسطه در معجم رجالی نوشته ام، توضیحات کافی ارائه کرده ام که در مرحله آمادهسازی اسناد نسبت به تعبیر واسطه با چه مشکلاتی مواجه بوده ایم و چگونه این مشکلات را برطرف نمودهایم. همچنین، برخی کارهای جانبی را در نرم افزار درایة النور انجام دادهایم. در این نرم افزار، یک معرّفی فنّی تخصّصی در مورد اسناد کافی و در مورد مؤلّف کافی، یعنی مرحوم کلینی و در مورد اسناد فقیه و معرّفی کتاب من لایحضره الفقیه در قسمت «درباره نرم افزار درایة النور» عرضه کرده ایم و بحث های فنّی مفصّلی را در آنجا عرضه نمودهایم؛ از جمله برخی مشکلاتی را که در مورد آمادهسازی اسناد فقیه و کافی با آن مواجه بودیم، بیان داشتهایم. قرار بود شبیه این معرّفی نامه تخصیصی را در مورد کتاب تهذیب و استبصار و مؤلّف آنها در برنامه ارائه بدهیم که متأسّفانه فرصت دست نداد و این کار به انجام نرسید.
» برخی تصوّر میکنند نرمافزار درایة النور زیر نظر حضرت آیتالله شبیری زنجانی تولید شده است. آیا این گونه است؟
◊ خیر، این گونه نیست؛ ولی باید عرض کنم که ما در مراحل مختلف تولید این نرمافزار، از تحقیقات معظم له استفاده کردیم؛ به عنوان مثال، در مرحله تصحیح اسناد، محور اصلی تصحیح ما نسخه تصحیح یا مقابله شده ایشان از کتب اربعه حدیثی بوده است. در تصحیح فهرست شیخ و رجال شیخ طوسی، محور اصلی ما نسخه مقابله شده و حواشی ایشان بوده است. در مرحله آمادهسازی اسناد، از حواشی بسیار ذی قیمت و ارزشمند ایشان بر اسناد کتب اربعه استفاده کردهایم. همچنین، در جای جای نرمافزار درایة النور از تحقیقات ایشان، چه تحقیقاتی که در حواشی کتب نگاشته اند و چه تحقیقاتی که در دروس فقه و اصول عرضه نموده اند، استفاده کرده ایم؛ ولی این نرمافزار هیچگونه نظارت مستقیمی توسط ایشان نداشته است. البته غنا و اعتبار این نرمافزار، در بهرهمندی از نکات ارزشمند ایشان است؛ ولی مسئولیت کاستیهای این نرمافزار، با بنده است و صمیمانه از کسانی که این نرمافزار را نقد کرده و نقد خواهند کرد، تشکر میکنیم.
با توجّه به حجم عظیمی که انجام گرفته است، نواقص کار کم نیست و ما به نواقص کار خویش واقف هستیم و سعی داریم در نسخه های جدیدتر، نواقص را تا حدّ امکان برطرف کنیم. اگر کاربران نرمافزار کاستیهای آن را به ما گوشزد کنند، صمیمانه از آنها تشکر مینماییم و نه تنها از این امر استقبال میکنیم، بلکه درخواست داریم ما را در رفع نواقص این نرمافزار یاری رسانند. چه بسا اگر کاربران نرمافزار نواقص آن را به ما عرضه نکنند، نواقص از چشم ما دور بماند.
بخش «شرح حال» هم یکی از موضوعاتی است که برخی تصوّر میکنند ما آنها را بر اساس نظریات حضرت آیت الله شبیری زنجانی نوشتهایم. البته این شرح حال ها، بر اساس مبانی مورد پذیرش ایشان نگاشته شده است. ما در ارائه شرححال کوتاه، مبانی رجالی چندی مانند دلالت اکثار روایت اجلاء بر وثاقت مروی عنه، وثاقت مشایخ ثلاثه ابن ابی عمیر، صفوان و بزنطی، و وثاقت کسانی که محمد بن احمد بن یحیی بن عمران اشعری از آنها روایت می کنند و توسط ابن ولید یا شیخ صدوق استثناء نشده اند و سایر مبانی مورد پذیرش ایشان را محور قرار دادیم؛ ولی یکسری از عناوین در بحث های حضرت آیت الله شبیری مورد بحث قرار نگرفته اند. از این رو، الزاماً مواردی که در این نرم افزار عرضه شده است، مطابق نظرات ایشان نیست؛ ولی نظرات و مبانی کلّی ایشان، در این نرم افزار محور ارزیابی و شرح حال بوده است.
» در ارزیابی احادیث در برنامه درایة النور، از اقسام چهارگانه حدیث، «حدیث حسن» دیده نمیشود. دلیل این امر چیست؟
◊ از اقسام چهارگانه، یعنی: صحیح، موثّق، حسن و ضعیف که در حدیث وجود دارد، سه قسم را آورده ایم و در ارزیابی ها، حدیث حسن دیده نمیشود. نکته اصلی، ابهاماتی است که حدیث حسن از جهت کبروی و هم از جهت تطبیقی دارد. حدیث حسن را این طور تعریف میکنند: حدیث امامی ممدوح، مدح معتدٌّبه؛ ولی در حدّی که به وثاقت راوی نینجامد. این، تعریفی است که برای حدیث حسن عرضه شده است. این مدح معتدٌّبه چیست؟ چه مقدار مدح، مدح معتدٌبه شمرده میشود؟ سؤال دیگر اینکه با توجّه به اینکه شرط قبول خبر وثاقت راوی است، چطور ما یک راوی را که توثیق او ثابت نشده است، میپذیریم؟
مرحوم محدث نوری در فایده نهم خاتمه مستدرک، این بحث را عنوان کرده اند و معتقدند که تفاوت روایت حسن با روایت صحیح، در این نیست که در روایت حسن، وثاقت راوی احراز نشده است؛ بلکه در روایت حسن، وثاقت راوی با حُسن ظاهر اثبات شده و در روایات صحیح، با توثیق صریح. ایشان شواهدی را از بیانات علماء، از جمله علّامه بحر العلوم بر مدعای خودشان ذکر میکنند. البته تفسیر ایشان از روایت حسن، مخالف ظاهر کلمات بیشتر علماست. ظاهر کلمات اکثر علماء، این است که در روایات حسن وثاقت احراز نشده است؛ نه اینکه راه احراز وثاقت با روشی غیر از توثیق است و تطبیقاتی که علماء برای حدیث حسن دارند، همین مطلب را میرساند. ایشان حسن را در مواردی که وثاقت ثابت نشده، ذکر میکنند.
در هر صورت، این ابهام وجود دارد که مراد از کلمه «حسن» در کلمات علماء چیست؟ آیا تفاوت روایت حسن با روایت صحیح، فقط در طریق احراز وثاقت است؟ یا روایت حسن با روایت صحیح در اصل ثبوت وثاقت با یکدیگر تفاوت دارند؟ این، ابهامی جدّی است که در اینجا وجود دارد. بنابراینکه ما وثاقت را در روایت حسن معتبر ندانیم و بگوییم روایت حسن، روایتی است که وثاقت راوی در آن احراز نشده است و تنها ممدوح بودن او احراز شده است، تعیین حدّ روایت حسن، تعیین دلیل عقلایی یا شرعی بر اعتبار روایت حسن، تمام این موارد با مشکلات جدّی مواجه هستند.
از سوی دیگر، بحث هایی کبروی که در این زمینه وجود دارد و یکسری بحث های تطبیقی که در این باره هست، مبنی بر اینکه کدامیک از امارات، مدح آن معتدٌبه است یا نیست؛ اینها مشکلاتی جدّی است که باعث میشود ما نتوانیم در خصوص مواردی که به عنوان روایت حسن نامگذاری شده اند، اظهار نظر جدّی داشته باشیم. بنابراین، مواردی را که وثاقت راوی برای ما احراز شده باشد، هر چند از اماراتی غیر از توثیق رجالیان بوده باشد، مثلاً اگر وثاقت یک راوی از اکثار روایت اجلاء احراز بشود و صحّت مذهب او هم احراز بشود، او را داخل در روایت صحیح قرار دادیم؛ یعنی اگر بتوانیم صحّت مذهب و وثاقت و عدالت راوی را احراز کنیم، او را داخل در صحیح قرار میدهیم و در غیر این صورت، او را داخل در ضعیف قرار میدهیم و نتوانستیم ضابطه مشخّصی برای حالت بینابینی داشته باشیم. پس، ارزیابی که در برنامه ارائه کرده ایم، خالی از روایت حسن است. البته در نسخه جدیدتر، قرار است چون ارزیابی کاربر را در نظر گرفتهایم، روایت حسن را در ارزیابی کاربر عرضه کنیم؛ امّا ارزیابی که مربوط به نرم افزار است و به صورت ماشینی ارائه می شود، خالی از روایت حسن است.
» نقش نرمافزارهای رایانهای در پیشرفت علوم و معارف را چگونه ارزیابی میکنید؟
◊ با عرضه نرمافزارهای رایانهای، پیشرفت قابل ملاحظهای در پژوهشهای حدیثی فراهم آمده است. اساساً نرمافزارهای رایانهای که توسط مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی یا دیگر مراکز در محیطهای شیعه یا اهل تسنّن ارائه شده اند، مجموعه هایی هستند که زمینه پژوهش را بسیار آسان کردهاند و بر ماست که از این امکانات گستردهای که در اختیار ما قرار دارد، بهخوبی استفاده کنیم. امیدواریم در آینده نه چندان دور، برنامههای رایانهای پیشرفتهای گستردهتری پیدا کنند و نرمافزارهایی بر اساس مکانیزمهای جدیدتر و روشهای هوش مصنوعی و نکاتی که میتوانند به نرمافزار ارتقاء کمّی و کیفی بدهند، عرضه بشوند و از آن مهمتر، جامعه پژوهشی ما شیوه استفاده بهینه از نرمافزارهای رایانهای را فرا بگیرد. ما در مرحلهای قرار داریم که هنوز زمینه استفاده از بسیاری از نرمافزارهای رایانهای وجود دارد؛ ولی نمیدانیم چگونه باید به بهترین نحو از این نرمافزارها استفاده کنیم. هم نرمافزارها باید خودشان را به نحوی ارتقاء ببخشند که بهتر مورد استفاده کاربران قرار بگیرند و هم کابران باید به بهترین وجه از نرمافزارها استفاده کنند تا نرمافزارهای رایانهای که در مراکز مختلف ایران یا خارج ایران و محیطهای مختلف دینی تهیه میشوند، زمینه یک جهش پژوهشی را آماده کنند. امیدواریم با استفاده از این نرمافزارها و همان روشهای سنّتی قدیم که همیشه پشتوانه غنی و ارزشمندی پژوهشهای دینی هستند، بتوانیم به پژوهشهای استوار جدیدی دست پیدا کنیم که هم از جهت تتّبع و هم از جهت تحقیق، بر اساس بالاترین استانداردهای موجود فراهم آمده باشند.
در خاتمه لازم میدانم از تمامی دوستانی که در مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی یا خارج از مرکز با ما همکاری کردند، تشکر کنم؛ بهخصوص دوستان بخش رجال که عمده زحمات اجرائی و عملیاتی این نرم افزار بر عهده آنها بوده است که از زحمات آنها تشکر میکنم. زحمات سی ساله عمر مرکز نور، در خور تقدیر است. همان طور که عرض کردم، مسئولیت این نرمافزار با بنده بوده است؛ ولی عمده زحمات را دوستان بخش رجال متحمّل شدند و امیدواریم زحمت هایی که دوستان کشیدند، از سوی ائمه اطهار(علیهم السلام) مأجور باشد و همه ما مورد لطف و عنایات آن بزرگواران قرار بگیریم. إن شاء الله.
پی نوشت: