احیای گنج معارف قرآنی از کنج موسوعه های تفسیری با تولید فرهنگ های موضوعی تفسیری در مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی

پنج شنبه, 28 آذر 1398 ساعت 16:28
    نویسنده: عبدالرحیم نصری* این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
این مورد را ارزیابی کنید
(4 رای‌ها)

چکیده

تولید نرم‌افزارهای فرهنگ‌ موضوعی «تبیان» و «المیزان» و همسان‌سازی ساختاری و محتوایی آن دو در «فرهنگ موضوعی تبیان و المیزان»، گامی در جهت احیاء گنج معارف قرآنی از کُنج موسوعه‌های تفسیری است. ضرورت استفاده از روش موضوعی، در دسته‌بندی مطالب نهفته است. امیدافزایی در رسیدن به مطلوب، افزایش ضریب یادسپاری ذهنی، کامل‌ترشدن دایره اطّلاعات و فرایند پژوهش با ارائه نظام جانبی، از مزایای آن است. جامعیت تفسیر تبیان و اهمیت تفسیر المیزان، دلیل عمده رویکرد به این دو تفسیر برای انجام کار موضوعی است. با اتّصال تفاسیری چون مجمع البیان به این مجموعه، نیاز کاربران، تأمین و از اثرگذاری جنبه تقریبی نیز استفاده خواهد شد.

کلیدواژگان: فرهنگ موضوعی، تفسیر تبیان، المیزان، مجمع البیان.

مقدمه

ارائه فرهنگ موضوعى قرآن کریم، آرزویى دیرین برای قرآن‌‌پژوهان بوده و هست. گروه قرآن مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی، بر این باور بود که برای عملی‌کردن این آرزو، باید تجربه‌ای بیندوزد که خود نمونه‌ای از فرهنگ موضوعی متناسب با قرآن باشد و سپس، وارد کار فرهنگ موضوعی قرآن شود. بر این اساس، ابتداء تهیه فرهنگ موضوعی دو تفسیر گران‌سنگ در دستور کار قرار گرفت؛ تفسیر التبیان شیخ طوسی(ره) (385ـ460ق) از متقدّمان، و تفسیر المیزان علامه طباطبایی(ره) (1281ـ1361ش) از متأخّران. فرهنگ موضوعی تفسیر التبیان، طی چندین سال پژوهش، در سال 1388 تولید شد و در پی آن، فرهنگ موضوعی تفسیر المیزان، در سال 1392 به جامعه قرآن‌پژوهان تقدیم گردید.

نرم افزار فرهنگ موضوعی تفسیر المیزان

به لطف خداوند منّان، این تجربه زرین با ادغام و همسان‌سازی ساختاری و محتوایی این دو فرهنگ در سال 1395، کامل‌تر شد و علاوه، ارائه آن در محیط کاربری جدید، بر غنای آن افزود.

سرانجام در سال 1397 عرضه فرهنگ موضوعی قرآن کریم در محیط وب، تحقّق یافت و هم‌اکنون جامعه قرآنی از طریق پایگاه جامع قرآنی (quran.inoor.ir) به این فرهنگستان دسترسی دارد.

این نوشتار، بر آن است تا نخست، نگاهی کلّی به ضرورت و مزایای فرهنگ‌های موضوعی داشته باشد و سپس، در حدّ امکان، از روند تولید فرهنگ‌های موضوعی قرآنی و تفسیری، تحلیلی گزارش‌گونه ارائه نماید.

ضرورت روش موضوعی

ضرورت استفاده از این شیوه، در ضرورت خُرد‌سازی و دسته‌بندی منظّم موسوعه‌ها و آثار فخیم و پُرمراجعه، نهفته است؛ آثاری چون: بحار الأنوار، جواهر الکلام و تفسیرالمیزان، نباید در همان قالب کتابی و با مجلّدات بالا باقی بمانند؛ بلکه دسته‌بندی، کوچک‌سازی و تنظیم آنها در قالب‌های دیگر ضرورت دارد؛ از طرف دیگر، این آثار ارزشمند، در بسیاری از موارد، سلسله موضوعات و عناوین جاری آنها مربوط به متونی بلند و طولانی است که شایسته است، چه به صورت مکتوب و چه به صورت نرم‌افزاری، در قطعات کوچک‌تری دسته‌بندی شده تا هم دامنه فهرست موضوعات مورد نیاز کاربران بالا رود و هم دسترسی به مطالب آسان‌تر و دقیق‌تر شود.

مزایای روش موضوعی

برخی مزایای این روش، عبارت است از: دسترسی به محتوای متون از طریق چکیده‌نویسی‌های محقّقان مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی و پیمودن بخش قابل توجّهی از فرایند پژوهش توسط آنها، ارتباط مستقیم با موضوعات کتب، حداقل‌بودن پاسخ‌های بی‌ربط در مقایسه با سایر روش‌ها و نیز اعمال سیستم نظام‌های جانبی.

از دیگر مزایای این شیوه، مواجهه تدریجی و منظّم با عناوین و در پی آن، امیدافزایی در رسیدن به مطلوب، افزایش ضریب یادسپاری ذهنی، کامل‌ترشدن دایره اطّلاعاتی کاربر و نیز کامل‌تر شدن فرایند پژوهش با ارائه نظام‌ جانبی است که در ذیل، توضیح مختصری داده می‌شود:

1. امیدافزایی در رسیدن به مطلوب

مواجهه پلکانی، دسته‌بندی‌شده و منظّم با عناوین و مطالب، از دیگر مزایای این روش است. روبه‌روشدن با انبوه اطّلاعات در برنامه‌های لفظی، نه تنها مشکلی را حلّ نمی‌کند، بلکه احیاناً کاربر را از پیمودن ادامه مسیر، مأیوس می‌سازد؛ چراکه وی به دنبال دسترسی سریع، آسان، دقیق و شفاف به مطلوب خود است؛ امّا اینک با انبوهی از اطّلاعات بی‌ربط که صرفاً اشتراک در املاء لفظ، محور اتّصال آنها شده، مواجه است؛(1) امّا در روش موضوعی، ورود آغازین از یک واژه کلیدی شروع می‌گردد و سپس، با ورود به فهرست نمایه‌های همان کلیدواژه، پی‌گیری می‌شود و پس از آنکه کاربر نمایه مورد نظر خود را یافت و امید به رسیدن مطلوب برای او افزون شد، وارد فضای موضوعات مرتبط با نمایه خویش می‌شود و در حقیقت، همان کاری که در برنامه‌های لفظی با محدودسازی دامنه برای حذف اطّلاعات غیرمرتبط صورت می‌گرفت، در اینجا با حذف موضوعات بی‌ربط، به صورت تدریجی سامان می‌پذیرد.

2. افزایش ضریب یادسپاری ذهنی

از طرفی، برای انسجام و نظم‌دادن به مطالب ذهن، این روش از بهترین روش‌هاست؛ چرا که ذهن برای حفظ مطالب، نیاز به کدگزاری، فشرده‌سازی و دیدن سامانه منظم عناوین و اطّلاعات با هم دارد؛ یعنی پیوستگی مطالب و اینکه سرشاخه بحث به کجا متّصل است و زیرشاخه‌ها تا کجا پیش می‌رود، در این روش، هویداست و این، کمک بسیار خوبی برای افزایش ضریب یادسپاری ذهنی است.

3. کامل‌ترشدن دایره اطلاعات کاربر

در بسیاری از موارد، نمایه‌ها و موضوعاتِ بسیار محدودی از یک کلیدواژه در ذهن ماست؛ ولی با ورود به فهرست نمایه‌ها و موضوعات مرتبط، ناخودآگاه اذعان می‌کنیم که اگر وارد این مسیر نمی‌شدیم، چه‌ بسیار مطالب و فروعات لازم و مفیدی را که اصلاً به ذهن ما نیامده بود، به‌راحتی آنها را از دست می‌دادیم. در حقیقت، دایره اطّلاعاتی کاربران با ورود به این سامانه، کامل‌تر و در عین حال، منظّم‌تر و دقیق‌تر می‌شود؛ به عنوان مثال، در بحث «إعجاز»، چند نمایه‌ای که ابتدائاً به ذهن می‌رسد،(2) عبارت است از: «معنای اعجاز»، «اعجاز قرآن»، «اعجاز پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله)» و «اعجاز سایر انبیاء (علیهم‌السلام)»؛ امّا با مراجعه به نرم‌افزار فرهنگ موضوعی تفسیر تبیان و المیزان، با نوشتن کلیدواژه «الإعجاز» در نوار بالای فهرست کلیدواژگان و جست‌وجوی آن، با 74 نمایه، در 98 موضوع برای اعجاز، روبه‌رو می‌شویم که حدود 25 برابر اطّلاعات اوّلیه ماست و ابواب تازه‌ای از اعجازپژوهی را در این دو تفسیر پیش روی ما باز می‌کند.

4. کامل‌ترشدن فرایند پژوهش با نظام‌ جانبی

در فرهنگ‌های موضوعی، در کنار فهرست کلیدواژگان، نمایه‌ها و موضوعات، بخشی با عنوان «نظام‌های جانبی» قرار داده شده است که مهم‌ترین بخش آن ـ که در محیط‌های کاربری جدید، مثل محیط فرهنگ موضوعی تفسیر تبیان و المیزان نیز به طور مستقل حفظ شده ـ «مرتبطات» مربوط به هر واژه است.(3) اهمّیّت نقش مرتبطات در فرایند پژوهش، بدان جهت است که در فرهنگ‌های موضوعی، ما صرفاً به دنبال یک موضوع به‌تنهایی و جدای از هم‌نشینان آن نیستیم؛ بلکه فرایند پژوهش، وقتی کامل‌تر می‌شود که علاوه بر یافتن موضوع مورد نظر، بتوانیم به مرتبطات آن هم دست یابیم. مرتبطات، به مثابه بستگان یک واژه است؛ یعنی شامل: هم‌خانواده‌ها، مصادیق، جمع (یا جمع‌ها)، حالات و ویژگی‌ها، احکام مربوط به آن و... می‌شود؛ حتّی از باب «یعرف الأشیاء بأضدادها»، اضداد یک کلیدواژه را نیز شامل است. با شناخت مرتبطات یک واژه، چه مرتبط لفظی و چه معنوی، شناخت بیشتر، دقیق‌تر و به‌مراتب کامل‌تری از موضوع حاصل می‌شود؛ مثلاً اگر در فرهنگ موضوعی تفسیر تبیان و المیزان، کلیدواژه «الأرض» را در نظر بگیریم و بخش مرتبطات را فعّال کنیم، کلماتی نظیر: «الأنفال»، «الإحیاء»، «التراب»، «الجبل» را در بخش «مرتبط معنوی» و واژگانی مثل: «أرض السواد»، «أهل الأرض» و «الأرضون» را در بخش «مرتبط لفظی» نشان می‌دهد و با ادامه مسیر پژوهش از طریق این مرتبطات، فرایند تحقیق به پایان خود نزدیک‌تر می‌شود. همچنین، با استفاده از سیستم مترادفات و مشترکات معنوی، کاربرد کلیدواژگان دقیقتر و کاربری می‌شود. ‌

معیار گزینش تفاسیر برای فرهنگ موضوعی

چنان‌که در مقدّمه گذشت، تولید نرم‌افزار فرهنگ موضوعی در بخش قرآن، با تفسیر تبیان آغاز گردید و سپس، با تفسیر المیزان پی‌گرفته شد و با ادغام ساختاری و محتوایی آن دو در محیط کاربری جدید، سامان بهتر و دقیق‌تری یافت. دلیل شروع کار موضوعی با این دو تفسیر، جامعیت و اهمیت ویژه آنها برای کاربران است که جداگانه به هریک اشاره می‌شود.

الف. اهمیت تفسیر التبیان

نرم افزار فرهنگ موضوعی تفسیر تبیانتفسیر التبیان، نخستین تفسیر فراگیر شیعه است که در موضوعات مختلف علوم قرآنى، مانند: قرائت، لغت، إعراب، نزول، نظم، نسخ، محکم و متشابه و... در آن به‌گونه‌اى اجتهادی و دقیق سخن به میان آمده است.

این تفسیر، گسترده‌ترین تفسیر شیعى بوده که به ردّ عقاید مخالفان و اثبات آراء کلامى و فقهى امامیه پرداخته است. تا زمان شیخ طوسى، دانشمندان امامیه، تفسیرى جامع که مشتمل بر بیشتر مباحث تفسیر و علوم قرآن باشد، تألیف ننموده بودند. ایشان گام نخست را برداشت و تبیان را نگاشت. بدین جهت، مى‌توان وى را پیشوا و امام مفسّران شیعه دانست.

با توجّه به اینکه هدف شیخ، ارائه تفسیر جامعی از قرآن بوده، تلاش کرده تا شیوه‏ اى کامل در تفسیر إتخاذ کند. ازاین‌رو، مباحث فراگیر در تبیان را مى‌توان چنین برشمرد:

  1. ارائه مباحث لغوی و اشتقاق‏ صرفی از منابع و مصادر اصیل؛
  2. استفاده از روش تفسیر قرآن‌به‌قرآن و روایی؛
  3. نقد و بررسی آراء تفسیرى مفسّرانی همچون طبرى و جبایى؛
  4. طرح مباحث کلامى مذهب شیعه با دلیل و برهان؛
  5. پاسخ‌گویی به آراء کلامى انحرافی مذاهب گوناگون، مانند: معتزله، مجبره (اشاعره)، مشبهه، مجسمه، خوارج، یهود، نصارى و دیگران.

این ویژگی‌ها در تفسیر تبیان، گروه قرآن را برآن داشت تا جهت اطّلاع‏رسانى بهتر از محتوا و شیوه‏ تفسیر، آن را در دستور کار خود قرار دهد و ازآنجاکه روش موضوعى، از بهترین روش‌هاى موجود براى استخراج مطالب و ارائه منظّم و مفید آنهاست، تصمیم بر این شد که مطالب و مباحث آن، صفحه‌به‌صفحه و حتّى سطربه‌سطر به ‌صورت دقیق، مطالعه و در قالب موضوعاتى مناسب (به ‌عنوان چکیده‏ متن)، گویا و فراگیر ارائه گردد.

پیشنهاد

این تفسیر از جهت قدمت و سایر جهاتی که بیان شد، از اهمّیّت ویژه‌ای برخوردار است و لازم بود کار موضوعی جداگانه‌ای روی آن انجام شود؛ امّا به اندازه تفسیری مثل مجمع البیان مرحوم طبرسی (468ـ548ق) مورد اقبال قرآن‌پژوهان و ‌به‌ویژه اهل‌سنّت نبوده و نیست. از طرفی، مطالب تفسیر مجمع البیان، ناظر به تفسیر تبیان نیز هست. ازاین‌رو، بهتر است که در آینده، این کار سترگ، روی تفسیر مجمع البیان نیز انجام شود و اطّلاعات آن به برنامه «فرهنگ موضوعی تفسیر تبیان و المیزان» متّصل گردد؛ تا ضمن حفظ نزدیکی محتوایی به تفسیر تبیان و بهره‌وری از داده‌های آن، معیار «اقبال کاربران» نیز تأمین و از اثرگذاری جنبه تقریبی(4) آن نیز استفاده شود.

برای توضیح بیشتر، توجّه خوانندگان محترم را به مقایسه‌ای اجمالی بین دو تفسیر تبیان و مجمع البیان، از نظر یکی از اندیشمندان تفسیر و علوم قرآن جلب می‌نماییم:

«تفسیر مجمع البیان، برگرفته از تفسیر تبیان است؛ چرا که وی از میان تمام تفاسیر آن عصر، تنها تفسیر تبیان شیخ طوسى را به دلیل جامعیّت آن می‌پسندد؛ امّا بر آن اعتراض دارد که منظم نیست و در مباحث ادبى و نیز در رسایى برخى مطالب، خلل دارد. به همین جهت، این تفسیر جاى خود را در دل‌ها به دست نیاورد و طبرسى نیز به تهذیب و اصلاح آن ‏پرداخت و تفسیر مجمع البیان را نوشت (طبرسی، 1372، ج1: 75).

وى در این اثر به مطالب تبیان اکتفاء نکرده؛ بلکه مباحثى از جمله ادبیات، گاهى شأن نزول و مباحث دیگر را بر آن ‏افزود و گاهى نیز به تصحیح مطالب شیخ پرداخت. ازاین‌رو، مجمع البیان مانند تفسیر تبیان است؛ با این تفاوت که در بررسى لغات و ادبیات، دقّت بیشترى به خرج داده و شواهد فراوان از جمله اشعار عرب را بر آن افزوده است. نکته مهم‏تر این است که تفسیر مجمع البیان، هر بخش را با ترتیب و عنوان جداگانه‏‌اى بیان کرده و مباحث لغت، شأن نزول، حجّت، قرائات، تفسیر و غیره کاملاً از هم جدا شده است. این ویژگى، در تفسیر تبیان یافت نمی شود.

دانشمندان اهل‌سنّت، از جمله ذهبى در التفسیر و المفسرون (ذهبی، ج2: 104) و شیخ محمود شلتوت، مفتى اسبق مصر، در مقدّمه ‏اى که بر مجمع البیان نوشته (طبرسی، 1372، ج1: 3)، این کتاب را از نظر نظم و محتوا از ارزشمندترین تفاسیر دانسته‏ اند (علوی مهر، 1384: 245).

ب. اهمیت تفسیر المیزاننرم افزار فرهنگ موضوعی تفسیر المیزان

اهمیت تفسیر المیزان، بر کسی پوشیده نیست. به ‌طور خلاصه، عمده‌ترین ویژگی‌های آن عبارت است از:

  1. به‌کارگیری شیوه تفسیر قرآن‌به‌قرآن؛
  2. غلبه روحیه اعتدال و توازن به‌ همراه تفکّر برهانی؛
  3. روزآمدی تفسیر با پاسخ‌گویی به شبهات؛
  4. ارائه چهره‌ای اجتماعی از اسلام با مطرح کردن مباحث اجتماعی آن؛
  5. توجّه به دیدگاه‌های دیگران با نقد منصفانه آنان؛
  6. نگرش موضوعی به مباحث قرآن کریم.

این ویژگی‌ها به‌ همراه توسعه و گسترش مباحث، سبب فراوانی مطالب و درهم‌تنیدگی آنها شده است. به همین سبب، دسترسی پژوهشگر به مطالب مورد نظر خود، از طریق سوره‌ها و آیات، بسیار دشوار می‌باشد.

برای حلّ این معضل و نظر به اهمّیّت و ضرورت اطّلاع‌رسانی تفسیر المیزان به روش‌های گوناگون و نیز با توجّه به تجربه قبلی که در فرهنگ موضوعی تفسیر التبیان به دست آمده بود، معجم موضوعی المیزان در دستور کار گروه قرآن قرار گرفت.

ج. اهمیت ادغام دو برنامهنرم افزار فرهنگ موضوعی تفسیر التبیان و المیزان

ارائه این دو برنامه به صورت مستقل، مزیت خاصّ خود را داشت؛ امّا کاربران برای دستیابی به پژوهش‌های تفسیری خود، ناچار بودند به دو برنامه مراجعه کنند. از طرفی، پس از تجربیات آغازین، ضرورت داشت که در محتوا و ساختار دو نرم‌افزار، بازنگری اجمالی صورت گیرد تا ضمن برطرف شدن کاستی‌های گزارش‌شده، هر دو همسان و ادغام شوند و امکان مقایسه هم‌زمان این دو تفسیر ارزشمند نیز فراهم گردد و یک فرهنگ موضوعی تفسیری و جامع (از نظر ساختار و محتوا) فراهم شود و کاربران به ‌جای استفاده از دو برنامه، از یک برنامه استفاده نمایند.

فرهنگ موضوعی آیات قرآن (فرهنگستان قرآن)

تولید معاجم موضوعی تفسیری در عین ارزشمندی، در حقیقت، مقدّمه‌ای بود برای کار بزرگ‌تری به نام «فرهنگ موضوعی آیات قرآن» یا همان «فرهنگستان قرآن». این مهم، در دو بخش عربی و فارسی پی‌گرفته شد و نسخه آغازین آن در سال 1397 بر روی پایگاه جامع قرآنی قرار گرفت.

ماهیت و اهمیت فرهنگستان قرآن

اهمیت کار موضوعی درباره قرآن، بر کسی پوشیده نیست. قرآن کریم آنگاه تازگی و حیات‌بخشی‌اش روشن می‌شود که پاسخ‌گویی آن در همه زمینه‌ها و موضوعات و مطابق همه اعصار و امصار، نمایان گردد. مراجعه موضوعی به قرآن و فهم اوّلیه آن، به دو شیوه امکان‌پذیر است؛ یکی آنکه این آیه یا این دسته از آیات، به چه موضوع یا موضوعاتی اشاره دارند و به عبارت دیگر، چه موضوعاتی در دل آنها نهفته است و می‌توان از آنها برداشت کارشناسانه داشت. دوم آنکه موضوع خاصّی که در ذهن یک قرآن‌پژوه است، در چه آیاتی یافت می‌شود؛ یعنی در یک مرحله، داروشناسی قرآنی فرامی‌گیریم و در مرحله‌ای دیگر، به سراغ دارو و درمان قرآنی جهت درد روزمره فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فردی و جمعی خود می‌رویم. نتیجه چنین پیمایشی نیز بستگی به برخورد کارشناسانه با این کتاب وزین دارد.

«فرهنگ موضوعی قرآن»، در حقیقت تلاشی کارشناسی‌شده در هر دو جهت است؛ یعنی با استفاده از چندین منبع معتبر عربی و فارسی، هر آیه به عنوان یا عناوین و در حقیقت، به موضوع یا موضوعاتِ استخراج‌شده از آن، متّصل شده و داروشناسی قرآنی به قرآن‌پژوهان یاد داده می‌شود و در مقابل نیز هر موضوعی که به فرهنگستان داده شود، آیات مربوط به آن را فهرست می‌کند و بدین ترتیب، درمان‌گری قرآنی نیز بیش از پیش به جامعه جهانی، رخ می‌نماید؛ به عنوان مثال، گاهی این سؤال پیش می‌آید که «در چه آیاتی از قرآن، بحث معاد جسمانی مطرح شده است؟» روشن است که با جست‌وجوی لفظی در نرم‌افزارهای پیشرفته‌ای چون نسخه 3 «جامع تفاسیر نور»، جواب این سؤال به دست نمی‌آید؛ چه آنکه ما در اینجا در پی یافتن یک موضوع خاصّ (مثل معاد جسمانی) هستیم؛ ولی جست‌وجوی ما در برنامه‌ای است که صرفاً با الفاظ سروکار دارد. در فرهنگ‌های موضوعی مثل نرم‌افزار «فرهنگ موضوعی تفسیر تبیان و المیزان» نیز نمی‌توان پاسخ روشن و کاملی برای این سؤال یافت؛ چرا که هر چند این نرم‌افزار برای موضوع‌یابی ساخته شده، امّا این‌گونه نرم‌افزارها، بر محور تفسیر تبیان و المیزان است و روشن است که جواب سؤال ما را صرفاً در همین محدوده خواهد داد؛ ولی با مراجعه به پایگاه جامع قرآنی و یک جستجوی ساده در بخش فرهنگ موضوعی آیات قرآن، آمار و فهرست کامل این آیات را می‌یابیم و افزون بر آن، چون در این پایگاه، آیات قرآن به تفاسیر فریقین نیز متّصل است، بدون مراجعه به برنامه دیگری، هم‌زمان تفسیر این آیات را نیز می‌توانیم ببینیم. امید آنکه با استفاده از منابع بیشتر عربی و فارسی در آینده، بر غنای این فرهنگستانِ پُرمایه افزوده شود.

اینک، پس از این توضیح مختصر، به معرّفی هر یک از فرهنگستان‌های عربی و فارسی به صورت جداگانه می‌پردازیم.

الف. فرهنگستان عربی

درختواره بخش عربی، بر اساس پنج منبع، کار شده و در بیست‌وپنج گروه تنظیم گردیده است و بالغ بر چهل‌هزار عنوان (شاخه و زیرشاخه) می‌باشد. منابع کارشده عبارت‌اند از:

  1. معجم المعانی، محمد بسام رشدی الزین، 1 جلد، عربی؛
  2. الفهرس الموضوعی لآیات القرآن الکریم، محمد عوض العائدی، 3 جلد، عربی؛
  3. الفهرس الموضوعی لآیات القرآن، محمد محمدیان، 3 جلد، عربی؛
  4. الکشاف الموضوعی للقرآن الکریم، دار القران الکریم، 5 جلد، عربی؛
  5. معجم الأعلام و الموضوعات فی القرآن الکریم، عبدالصبور المرزوق، 4 جلد، عربی.

اسامی گروه‌های این بخش، عبارت‌اند از: الأشخاص، الأمکنة، الأزمنة، الفئات و القبائل، الوقائع و الحوادث، الجمادات، الحیوانات، النباتات، الأعضاء و الجوارح، الأعداد و الجهات، الکتب، الألوان، الأدیان و المذاهب، المهن و الحرف، الأطعمة و الأشربة، الأحکام الفقهیة، السماء و الأرض، السیاسی و الإجتماعی، العلائق و النسب، أسماء الله و أوصافه، المفاهیم.

ب. فرهنگستان فارسی

درختواره بخش فارسی، بر اساس دو منبع کار شده و در بیست‌وشش گروه تنظیم گشته است و بالغ بر دویست‌هزار عنوان (شاخه و زیرشاخه) می‌باشد. منابع آن عبارت‌اند از:

  1. فرهنگ قرآن، هاشمی رفسنجانی، 33 جلد، فارسی؛
  2. فروغ بی‌پایان: فهرست تفصیلی مفاهیم قرآن کریم، معادیخواه، 1 جلد، فارسی.

اسامی گروه‌های این بخش نیز عبارت‌اند از: اشخاص، زمان‌ها، قبایل و گروه‌ها، حوادث و وقایع، جمادات، گیاهان، حیوانات، اعضاء و جوارح، اعداد و جهات، کتاب‌ها، رنگ‌ها، ادیان و مذاهب، علوم و فنون، خوردنی‌ها و آشامیدنی‌ها، سیاسی و اجتماعی، تربیتی و اخلاقی، فقهی، آسمان و زمین، علمی و فرهنگی، اقتصادی، کیفیات و مزه‌ها، مقادیر و اندازه‌ها، روابط و نسبت‌ها، نام‌های خداوند، مفاهیم.

نکته

این برنامه، در هر دو بخش عربی و فارسی، مانند سایر کارهای موضوعی مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی، دارای نظام ارجاعات و مرتبطات است؛ مثلاً کلمات «إبل»، «بعیر»، «جمل» و ... با هم مرتبط شده‌اند و در ارجاعات نیز کلمه «کویر» به «بیابان» ارجاع شده است.

پی‌نوشت‌ها

منابع:

اطلاعات تکميلي

  • تاریخ انتشار نسخه چاپی: یکشنبه, 24 آذر 1398
  • صفحه در فصلنامه: صفحه 57
  • شماره فصلنامه: فصلنامه شماره 68
بازدید 7658 بار
شما اينجا هستيد:خانه