اعتیاد به اینترنت و پیامدهای آن

چهارشنبه, 30 آذر 1384 ساعت 15:30
    نویسنده: دیوید گرینفیلد(1)
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

مقدمه

لفظ اعتیاد، بیشتر تداعیگر اعتیادهای سنتی همچون اعتیاد به الکل، نیکوتین، مواد مخدر و قمار است؛ اما اعتیاد از طریق اینترنت با وجهه جدیدی روبه رو شده است. گسترش رایانه های شخصی و افزایش اتصال به اینترنت در خانه و محل کار، منجر به ظهور معضلی به نام «اعتیاد آنلاین» شده است. اعتیاد به اینترنت شامل اعتیاد به اتاق های گپ زنی، هرزه نگاری، قمار آنلاین و خریدهای اینترنتی می شود. همچون دیگر اعتیادها، این نوع اعتیاد نیز فرد معتاد را از خانواده و اطرافیانش منزوی می سازد. اعتیادهای رفتاری، همچون اعتیاد به شبکه اینترنت، می توانند موجب تخریب سلامت، روابط، احساسات و نهایتاً روح و روان فرد گردند. بنابراین، همان طور که رایانه های شخصی روزبه روز در خانه های ما همچون دستگاه های تلویزیون جای پای خود را باز می کنند و اتصال به شبکه اینترنت افزایش می یابد، در راستای مقابله با مضرات این فناوری نوین نیز باید گام هایی برداریم.

«اعتیاد به اینترنت»، «اختلاف ناشی از استفاده بیش از حد از اینترنت» یا «استفاده نامعقول و بیمارگونه از اینترنت»، همگی عبارت هایی هستند که برای توصیف یکی از بیماری های نوین ناشی از اینترنت به کار می روند. بدون توجه به نامی که بر این بیماری می نهند، باید گفت که به سختی می توان پزشک یا روان پزشکی را پیدا کرد که تا به حال با این عارضه مدرن و دیجیتال مواجه نشده باشد. وکلای حقوقی خانواده، از میزان بالای طلاق های ناشی از عشق مجازی، سکس مجازی (Cyber Sex) و دیگر امور جاری در اینترنت خبر می دهند. چه بسیار کارکنانی که به علت استفاده بیش از حد از پست الکترونیک، بارگذاری (Download) پورنوگرافی و یا وب گردی های بی پایان در محل کار، شغل خود را از دست داده اند. هیچ شکی نیست که اینترنت پیش قراول انقلاب صنعتی دیجیتال است؛ اما این پدیده وقتی تأثیرات روانی قوی خود را بر زندگی برخی افراد می گذارد، نشان می دهد که خطرات بالقوه ای نیز در چنته دارد. اینترنت آن گونه که ما فکر می کنیم، نیست؛ بلکه دارای آثار بالقوه اعتیادی قدرتمندی است.

واقعیت اعتیاد به اینترنت و رایانه

به نظر می رسد که استفاده اعتیادی از اینترنت، همانند دیگر انواع اعتیاد، دارای دوره تحمل و ترک مشابهی است. همچنین شواهد تحقیقاتی فزاینده ای تأکید می کنند که بسیاری از کاربران اینترنت، تحت تأثیرات منفی استفاده از اینترنت قرار گرفته اند. این گونه به نظر می رسد که وقتی شما نیازمند صرف وقت بیشتری در اینترنت هستید و یا می خواهید به محتویات تحریک برانگیزتری دست پیدا کنید، می توانید دایره صبر و تحمل خود را در قبال این وسوسه افزایش دهید. البته پایگاه های اینترنتی اعتیادآور و تحریک زا، لزوماً پایگاه هایی سکسی و غیر اخلاقی نیستند؛ بلکه اغلب اوقات، در شمار پایگاه های بسیار معروف اینترنت (NetHeads) هستند که فرد را به خود معتاد می سازند. براساس یک نظرسنجی، 26 درصد کاربران اینترنت اظهار داشته اند که به طور مرتب به پایگاه های پورنوگرافی سر می زنند و اضافه کرده اند که برخی اوقات دچار برانگیختگی جنسی نیز می گردند. طبق این تحقیق، این افراد به طور متوسط در طول یک هفته، چهار ساعت را به گشت و گذار در پایگاه های غیر اخلاقی بزرگسالان می گذارنند و 37/5 درصد از آنان نیز اعتراف کرده اند که در نتیجه تحریک برانگیزی این سایت ها، دچار اعمال غیر اخلاقی شده اند. برای چنین افرادی، اینترنت بیشترین تحریک برانگیزی و هیجان جنسی را فراهم می کند.

از دست دادن کنترل

سرگذشت شخصی به نام فِرِد، بیانگر وقایع معمولی است که بر سر افرادی می آید که دل مشغولی های جنسی آنها، هنگامی که با قدرت اینترنت ترکیب می شود، خطرات بسیاری می آفریند. فِرِد، یک متخصص 29 ساله است که شغل بسیار آتیه داری نیز دارد. شیوه افرادی و در برخی اوقات محکوم به شکستِ استفاده او از اینترنت، نشان می دهد که اینترنت از لحاظ سکسی چقدر می تواند اعتیادزا باشد.

وی شغل نان و آب داری داشت و در صدد بود تا با یکی از رفقایش ازدواج کند. همه چیز خوب پیش می رفت، جز اینکه ِفرِد به پایگاه های پورونوگرافی در اینترنت معتاد شده بود. او هر روز در سر کار حاضر می شد و پس از آن، ساعت ها به دیدن عکس های مبتذل مشغول می شد و حتی گاهی اوقات، او تا ساعت 3 بامداد پای رایانه می نشست؛ در حالی که می بایست ساعت 7 در محل کار خود حاضر می شد. او مرتباً از پایگاه های پورنوگرافی فیلم های سکسی خرید می کرد و این عمل را تا آنجا ادامه داد که متوجه شد، کارت اعتباری اش خالی شده است. فِرِد صدها دلار برای اتصال به اینترنت خرج کرد؛ در حالی که تنها هدف و کار او از وب گردی، جستجو و یافتن زنان عریان بود. او خود را معتاد و خارج از کنترل توصیف می کرد و می گفت که نمی تواند جلوی خودش را بگیرد. او چندین مرتبه سعی به ترک این عمل کرده بود؛ اما هیچ گاه به نتیجه نرسیده بود. او به ته خط رسیده بود و حس می کرد که دیگر کنترلی بر زندگی اش ندارد و از این بابت شدیداً نگران بود. او می توانست ابعاد دیگر زندگی اش را کنترل کند؛ ولی این یکی آن قدر قوی بود که او را ناکام می گذاشت. اما به هر حال، در نتیجه تلاش های یک گروه روان درمان، فِرِد نهایتاً توانست بر این بیماری فائق آید و زندگی خود را دوباره شروع کند. برای فِرِد و بسیاری اشخاص دیگر، اینترنت می تواند به محرک جنسی ای تبدیل شود و نهایتاً به یک الگوی اعتیادی استفاده از آن، منتهی گردد.

زیان های جسمی و روانی

تفاوتی که گاهی اوقات، پزشکان بین اعتیاد جسمی و روانی قائل می شوند، تا حدودی بی ربط و مطمئناً غیر کاربردی است. ما موجودات «کلی سِرِشتی» هستیم.

شما هیچ گاه نمی توانید اندام هایی را ببینید که بدون مغز در حال راه رفتن هستند و یا برعکس. البته شما حتماً با افراد تهی مغزی روبه رو شده اید، اما منظور من آنان نیستند. این تمایز مصنوعی بین ذهن و جسم، برای فهم چگونگی فعالیت اعتیاد، ارزش کاربردی کمی دارد؛ زیرا ذهن و جسم، برای فهم چگونگی فعالیت اعتیاد، ارزش کاربردی کمی دارند و به طور یکپارچه و منسجم فعالیت می کنند، گویی که هر دو یک واحدند. مسیرهای شیمیایی مجزایی وجود دارند که کلیه بخش های بدن ما را به سیستم عصبی مرکزی بدن، از جمله سیستم درون ریز، متصل می کند. به طور خلاصه، ما آنچه «فکر می کنیم»، آنچه «حس می کنیم» و آنچه «انجام می دهیم»، هستیم و هر چه تجربه می کنیم، بر سلامت جسمی و روانی ما تأثیر می گذارد. از این رو، سلامتی به موجب روابط متقابل بین کلیه ابعاد ما، از جمله بعد روانی که کمتر مورد حس ماست، به وجود می آید.

بنابراین، بیماری عبارت است از فقدان یکپارچگی بین اجزای وجودی انسان. اعتیاد می تواند یک نشانه مهم در تبیین این امر باشد که این عدم یکپارچگی چگونه می تواند در زندگی ما تبلور یابد. وابستگی روانی ای که هنگام اعتیاد و عادت کردن به یک رفتار یا ماده رخ می دهد، بسیار قوی است. تقریباً تمام افرادی که من آنان را به علت اعتیاد مورد درمان قرار داده ام، احساس «نیاز» واقعی به رفتار یا ماده ای که آنان را کنترل کند، دارند. همچنین بسیاری از افراد دیگری که من با آنان مصاحبه کرده ام نیز اذعان دارند که آنان نیز، چنین حسی نسبت به استفاده از اینترنت دارند؛ اینترنت از حیطه کنترل آنان خارج شده و جایگاهی محوری و غیر کاربردی در زندگی آنها یافته است.

شاید هیچ نمونه ای بهتر از ماجرای ساندرا هکر نتواند قدرت اعتیاد به اینترنت را توصیف نماید. اعتیاد اینترنتی او عبارت بود از اعتیاد به خواندن اخبار و عناوین مهم در پایگاه های خبری اینترنت. وی از طرف دادگاه، به علت اینکه تمام شب و روز خود را پای رایانه و اینترنت گذرانده بود و فرزندان خود را طی این مدت رها کرده بود، تحت تعقیب قرار گرفت. او فرزندانش را در خانه ای کثیف و نکبت بار رها کرده بود؛ در حالی که خود در یک اتاق تمیز و زیبا، پای یک رایانه جدید و مدرن به سر می برد و هیچ توجهی به فرزندانش نمی کرد.

این پرونده در کانون توجه افکار عمومی قرار گرفت؛ چرا که تفکر عمومی مردم، مبنی بر عدم امکان اعتیاد به اینترنت را مورد چالش قرار داد و نشان داد که چگونه کودکان می توانند تحت تأثیرات زیان بار اینترنت قرار بگیرند. این ماجرا نشان داد که اعتیاد به اینترنت می تواند حتی اصلی ترین غرایز ما؛ یعنی نگهداری از کودکانمان را نیز تحت الشعاع خود قرار دهد. اگرچه قضیه ساندرا برای ما یک نمونه نادر به شمار می رود، اما واقعیت این است که ماجرای مزبور، اولین و آخرین نمونه در این زمینه نبوده و نخواهد بود. از آن زمان تاکنون، من ده ها مرتبه با پرونده هایی روبه رو شده ام که در آنها اعتیاد به اینترنت، زندگی های زناشویی، مشاغل، کسب و کار و روابط افراد را تحت تأثیر قرار داده است و من مجبور شدم درباره اعتیاد به اینترنت و مسائل حضانت کودکان، با افراد صاحب نظر به مشورت بپردازم.

رفتارهایی که به طور بالقوه اعتیاد آورند عبارت اند از: اعمال جنسی، قمار، تغذیه، ورزش، خرید، تلویزیون، رایانه، اینترنت، مواد مخدر و نوشیدنی های الکلی. البته این فهرست به هیچ وجه جامع نیست و به اندازه اعمال لذت آوری که وجود دارد، احتمال اعتیاد نیز وجود دارد. من معتقدم که فرآیند اصلی روانی - بیولوژیکی اعتیاد، بدون توجه به منبع ایجاد آن، یکسان است. رفتارهای ذکر شده در بالا، چه چیز مشترکی دارند؟ چه چیزی آنها را اعتیادآور می سازد؟ و چرا برخی افراد از لحاظ روانی و فیزیولوژیکی به این اعمال معتاد می شوند؛ اما دیگران نمی شوند؟

در مجموع، این اعمال که به طور مرتب، -اگر نگوییم هر روز- توسط بیشتر مردم انجام می شوند و هیچ مشکلی برای آنان ایجاد نمی کنند، هنگامی که با شرایط ویژه ای همراه می شوند، اثر اعتیادی خود را هویدا می سازند. بیشتر اوقات، این الگوی اعتیادی تا صورت جدّی و محکمی به خود نگیرد، خود را نشان نمی دهد و پس از آن است که آثار زیان بار آن ظاهر می گردد. بسیاری از افراد به اعمال و رفتارهای علی الظاهر بی خطر معتاد می شوند و اینترنت نیز نمونه جدیدی است که اخیراً به فهرست بلند بالای اعمال دارای پتانسیل اعتیادی اضافه شده است. یک نصب کننده مودم، اخیراً به من گفت که او تا به حال واکنشی قوی تر از واکنش افرادی که سرویس اینترنت آنان خراب می شود، ندیده است. او توضیح می داد که این افراد، پس از قطع اتصال اینترنتی شان، دچار نوعی عزلت و گوشه گیری می شوند.

استفاده های بجا و نابجا از اینترنت

برای پاسخ دادن به این سؤال، که چرا اینترنت این قدر اعتیادآور است اجازه بدهید نگاهی گذرا به ماهیت قمار -که بیشترین شباهت را به اینترنت دارد- بیندازیم.

تعداد کمی از مردم را خواهید یافت که به اعتیادآوری قمار معتقد باشند؛ اما واضح است که اعتیاد به قمار، یک پدیده واقعی است و معتادان به قمار، به ناگاه پی می برند که به این پدیده معتاد شده اند. این رفتار، تأثیرات فراوانی بر روابط و سلامتی آنها خواهد داشت. معتادان به قمار، ممکن است در این راه، خانه، اتومبیل، خانواده و شغل خود را از دست بدهند. حال ممکن است آنها در یک کازینو مشغول قمار باشند، یا روی یک مسابقه ورزشی شرطبندی کرده باشند، برای بازار بورس قمار کرده باشند و یا اینکه صرفاً یک کارت بازی ساده انجام دهند؛ هر چه باشد، هدف آنها پیروزی در این قمارهاست. همه این رفتارها با بالا رفتن میزان سروتونین (Serotonin) عصبی - شیمیایی همراه است که ما هنگام احساس شادی موقت، آن را حس می کنیم. این فرایند، کوتاه مدت اما بسیار شدید، لذت بخش و اعتیادآور است. ما می دانیم که بیشتر مردم دوست دارند تا چیزهای لذت بخش را تجربه کنند و از چیزهای غیر لذت بخش دوری نمایند. همچنین می دانیم که آنها تجربه هایی را که لذت بخش می دانند، تکرار خواهند نمود. زندگی معمولی در مقایسه با هیجان اعتیاد و رسیدن به اوج آن، خسته کننده و ملال آور به نظر می رسد و بسیاری از اعتیادها از زمانی آغاز می شوند که فرد احساس ملالت و کسالت می کند. خستگی، حس بسیار آزار دهنده ای به انسان می دهد؛ نوعی حس بیماری که بیشتر مردم سعی می کنند از آن فرار کنند. من معتقدم که بسیاری از رفتارهای مخرب، از این طریق آغاز می شوند. آنها اصولاً تلاشی برای حل مشکل خستگی و کسالت هستند؛ اما در این فرایند، اعتیاد گسترش می یابد و یک مشکل جدید را ایجاد می کند.

ما دوست نداریم که احساس ناراحتی کنیم و یا زمانمان با احساسات ناخوشایند سپری شود. احساس ناخوشایند ما را مجبور به تفکر، احساس و یا انجام دادن کاری می کند که این روند را تغییر دهیم. این موضوع می تواند برای بسیاری از انسان ها کاری بسیار دشوار باشد. دلایل اینکه چرا این کار این قدر سخت است، پیچیده هستند. شاید دلیل این امر، به فرهنگ ما بر می گردد که نباید حس آزار دهنده داشته باشیم و اگر چنین حسی هم داشته باشیم، نباید زیاد به طول انجامد.

اعتیادها شاید تا حدی نتیجه جامعه ای باشند که توانایی اش را در درمان طولانی مدت معضلات، از دست داده باشد؛ جامعه ای بدون تحمل درد و بدون طاقت تغییر و دگرگونی. اعتیادها، راه جداسازی ما از تجارب درونی ترمان هستند و این کار به واسطه تأیید ضمنی هر کسی و چیزی که می بینیم، از جمله رسانه ها صورت می گیرد. هیچ کس نمی خواهد حسی از درد و رنج داشته باشد. بنابراین، سعی می کنیم که ناراحتی های خودمان را به روش های گوناگون رفع کنیم و اینترنت مؤخرترین نمونه این روش هاست. البته ما نمی گوییم که اینترنت تماماً بد است، زیرا مطمئناً این گونه نیست. اینترنت سهم عظیمی در بهبود کیفیت زندگانی انسان داشته است.

اینترنت نیز حالتی از ارتباط است و هم مکانی مجازی برای برقراری ارتباط، هرچند صرفاً یک ابزار ارتباطی نیست. با این حال، بی گمان، پتانسیل اعتیادی اینترنت، روی دیگر سکه آن است.

ویژگی معتادان به اینترنت

صفت مشخصه کسی که به این الگوی اعتیادی (اینترنت) گرفتار شده است، اما قبول ندارد که این رفتارش از حیطه کنترل او خارج است، «انکار» است. انکار، یک مکانیسم دفاعی-روانی است که شخص را قادر می سازد به رفتارش ادامه دهد. با وجود پیامدهای آشکار و منفی ای که این رفتار بر زندگی شخص دارد، این شیوه، شیوه ای برای دفاع در برابر احساس و چشیدن موارد ناخوشایند و آزار دهنده است.

در مورد اعتیاد به قمار، فرد معتاد بی گمان با هشدارها و گلایه های مکرّر همسرش روبه رو خواهد شد که به او می گوید، دیگر تحمل مصرف کردن پس اندازها، از دست دادن شغل و مزاحمت های مداوم طلبکاران را ندارد. در این خصوص، فرد معتاد به قمار، مطمئناً باز هم اعتیاد خود را به قمار انکار خواهد نمود و ادعا خواهد کرد که او بر تمام رفتارهایش کنترل کامل دارد. انکار به فرد اجازه می دهد تا واقعیت را تحریف کند. این نوع عمل، می تواند پیامدهای نابود کننده ای بر زندگی داشته باشد و توانایی نادیده گرفتن چنین پیامدهایی، در حالی که اعتیاد ادامه دارد، صفت مشخصه انکار است.

انکار، در شکل های مختلف، در تمامی اعتیادها وجود دارد. انکار در فرایند گسترش یک رفتار اعتیادی، یک امر ضروری است و از زمانی که اعتیاد شروع به تسلط بر فرد می کند، موضع انکار و تکذیب اعتیاد نیز شروع می گردد. موجب می شود به علت انکار تأثیر رفتار منفی ما هیچ گاه مورد توجه و اعتراض قرار نگیرد تا هنگامی که آن قدر فراگیر می گردد که دیگر نمی توانیم آن را نادیده بینگاریم؛ آن گاه است که ما به ته خط رسیده ایم. افراد ممکن است بدون آگاهی از پیامدهای منفی رفتارهایشان، برای مدت نامعلومی یک عمل را ادامه دهند و این واقعیت، بر خلاف بسیاری دیگر از مصائب و مشکلات شخصی است. بیشتر اوقات، یک فرد تا زمانی که تشخیص ندهد که رفتارش تحت کنترلش نیست و نیازمند یاری است، برای حل مشکل خود، احساس نیاز به کمک نمی کند. این امر (احساس نیاز به کمک) معمولاً در موقعی رخ می دهد که آثار منفی اعتیاد آن قدر بارز و آشکار شده اند که انکار و تکذیب دیگر فایده ای ندارد. در این زمان، فرد معتاد دیگر قادر به انکار اعتیاد خود نیست. هر کس باید چارچوب زمانی خودش را کشف کند که چه زمانی و چگونه باید با اعتیادش مقابله کند. این امر البته برای خانواده و دوستان فرد معتاد می تواند بسیار آزار دهنده و مأیوس کننده باشد؛ چرا که آنها از موضوع اعتیاد، پیش تر از آنکه خودِ معتاد اعتراف کند، آگاهی داشته اند.

پیامدهای منفی استفاده از اینترنت، به طور چشمگیری گوناگون و متنوع هستند. من در موارد مختلفی در زمینه اینترنت، مشورت داده ام که در بسیاری از آنها، کارکنان و کارمندان به هنگام استفاده های شخصی از رایانه محل کار، دستشان رو شده است. این استفاده های شخصی می تواند از ضایع کردن زمان قابل توجهی از کار شرکت، تا بارگذاری (Download) فایل های غیر اخلاقی بر روی رایانه محل کار، متفاوت باشد. در برخی موارد، برخی کارکنان با نمایش دادن مطالب و محتویات غیر اخلاقی برای همکاران خود، آنان را مورد آزار و اذیت جنسی قرار داده اند. حتی در برخی موارد با سوء مدیریت مدیرانی روبه رو هستیم که ندانسته این امکان را برای کارمندانشان فراهم کرده اند که با استفاده از شبکه محل کار، پیام هایی الکترونیکی (E-mail) برای دیگران بفرستند که برای آنها ناخوشایند باشد.

من همچنین موارد بی شماری از زوج هایی را دیده ام که به علت استفاده های نامناسب از اینترنت دچار مشکلات شدید زناشویی شده اند و برخی از این موارد، حتی به تحقیقات در زمینه حضانت از کودکان آنها نیز انجامیده است.

هر روز ماجراهایی را از افرادی که به علت استفاده بیش از حد و نامناسب از اینترنت دچار دردسر شده اند، می شنوم یا دریافت می کنم. این استفاده های نامناسب می تواند بیانگر استفاده بیش از حد از شبکه باشد و یا نشانگر مصرف بیش از اندازه پول در راه قماربازی های آنلاین، بورس بازی، خرید و یا حراج باشد. من می ترسم که با گسترش اینترنت باند پهن، سطح کنونی رشد 6 درصدی اعتیاد کاربران اینترنت به آن، افزایش یابد؛ اما واقعیت این است که این افزایش، محتمل به نظر می رسد؛ چرا که هر چقدر حالت جذب ماده مخدر سریع تر شود، پتانسیل اعتیادی آن هم بیشتر می گردد. اینترنت باند پهن، تأثیرات روانی را تسریع می بخشد. این امر می تواند به تجارب اعتیادی بیشتری منجر گردد.

عده کمی، به جز آنها که تا به حال مشکلی از بابت اینترنت داشته اند، می توانند قدرت و جذابیت برخط بودن (OnLine) را تشخیص دهند. اگرچه این امر شایع نیست و به سرعت در حال تغییر است، اما من شک ندارم که میلیون ها نفر در سراسر جهان به علت استفاده سرسام آور از اینترنت، تأثیرات منفی آن را در زندگی شان تجربه کرده و می کنند و من همچنین معتقدم که شمار این افراد به رشد خود ادامه خواهد داد. شناسایی هر دو جنبه روشن و تاریک اینترنت، ما را قادر خواهد ساخت تا به جای اینکه در دام فناوری بیفتیم، از آن استفاده بهینه نماییم.

پی نوشت ها:

منبع: WWW.Virtual-Addiction.com

اطلاعات تکميلي

  • تاریخ انتشار نسخه چاپی: چهارشنبه, 23 آذر 1384
  • صفحه در فصلنامه: صفحه 48
  • شماره فصلنامه: فصلنامه شماره 12
بازدید 13793 بار
شما اينجا هستيد:خانه