رهیافت های نوین به نظام های سازمان دهی دانش

یکشنبه, 30 آذر 1393 ساعت 15:31
    نویسنده: مصطفی علیمرادی این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

چکیده

سازمان دهی دانش در هر دوره، با توجه به نوع دادگان و حجم آنها، شکل هایی گوناگون داشته؛ هرچند که نوع نظام ها، تقریباً یکسان بوده است. امروزه با توجه به گسترش روزافزون پژوهش های میان رشته ای و ارتباط های تنگاتنگ رشته های گوناگون علمی به یکدیگر، لزوم داشتن شبکه ای به هم پیوسته از مفاهیم در رشته های گوناگون بسیار حس می شود. یافتن ارتباط های شبکه ای و متقابل میان مفاهیم و اشیا، زمینه ای فراهم خواهد کرد که از یک سو جست وجوی کاربران با سرعت و دقت بسیار به نتیجه بینجامد و از سوی دیگر، افق های نو در کشف دانش به روی پژوهشگران گشوده شود. در این مقاله، به بررسی رهیافت های نوین به سازمان دهی دانش پرداخته خواهد شد.

کلیدواژگان: وب مفهومی، شبکه های مفهومی، پیوند دادگان، هستی شناسی، اف.آربی.آر.

نظام سازمان دهی دانش ؛ خدمات و کاستی ها

با وجود آنکه موتور جست وجوی وب در سال های اخیر گسترش یافته است، معضل جست وجوی کلیدواژگان هنوز پابرجاست. تمایز کلی در نتایج، ریشه در تمایزات بازیابی در گزاره های جست وجو شده دارد. این مسائل ممکن است با استفاده از واژگان کنترل شده که همچنین می تواند به مثابه منبعی برای بیان مفهوم نمایه سازی یا نیاز اطلاعاتی به کاررود، کاسته شود. نظام های سازمان دهی دانش مانند طبقه بندی، فرهنگ های جغرافیایی، پایگاه های دادگان لغوی، هستی شناسی ها، رده بندی ها و اصطلاح نامه، ساختارِ مفهومیِ هر قلمرو را شکل می دهند. این نظام های سازمان دهی، آن گونه که در خدمات مبتنی بر وب جاسازی شده اند، می توانند کشف و بازیابی منابع را آسان کنند. آنها همچنین به مثابه نقشه راه مفهومی عمل می کنند و جهت یابی عمومی با استفاده از نمایه سازان و کاربران آینده را ممکن می سازند.

سازمان دهی دانش، بخشی از تلاش ها برای دسترسی به منابع رقمی از طریق واژگان کنترل شده و دانش سامان یافته است. هدف از واژگان کنترل شده، کاهش ابهام زبان طبیعی هنگام توصیف و بازیابی اطلاعات است. هنگام جست وجوی متون با واژگان کنترل نشده، ممکن است از گوناگونی های ناچیز در عبارت های جست وجو و از مفهومی سازی های مختلف از نیاز اطلاعاتی، تفاوت های عمده و بزرگ در نتایج رخ دهد. واژگان کنترل شده، از اصطلاح ها، واژگانی که برای اهداف بازیابی سودمندند و طراحان واژگان آن را برگزیده اند، تشکیل یافته است.

دو خصوصیت زبان طبیعی که معضل عمده ای برای نظام های اطلاعاتی پیش آورده است، از این قرارند: اصطلاح های گوناگون ممکن است عرضه کننده یک مفهوم باشد؛ در حالی که یک اصطلاح ممکن است به شکل مبهم و پیچیده ای نماینده مفاهیم گوناگون باشد. واژگان کنترل شده برای کاهش ابهام با تعریف گستره اصطلاح ها و واژگان پیچیده تر، مجموعه ای از مترادفات برای هر مفهوم به دست می دهد. واژگان کنترل شده ممکن است واژگانی برای سازمان دهی دانش عرضه کنند که مفاهیمشان را از طریق گونه های متفاوت از روابط معنایی، سازمان و ساختار می دهد. عرضه مفاهیم در سلسله ها و دیگر ساختارهای معنایی، هم به نمایه ساز و هم به جست وجوگر کمک می کند که مناسب ترین مفهوم را برای اهدافشان برگزینند. این ساختار معنایی همچنین مکانیسمی برای ارتباط جست وجوگر با گزینش نمایه ساز از واژگان (هم برای ماشین و هم برای انسان) فراهم می کند.

خدمات و برنامه های نظام های سازمان دهی اطلاعات شبکه شده نیز ظهور یافته اند و مرحله ای فرارسیده است که ممکن است بروزات عمومی و تعهدنامه هایی برای استفاده های توزیع شده استخراج شود. به این ترتیب، فرصتی برای مطرح کردن فنونی که می تواند برای عرضه راه حل های نو ترکیب شوند، به جود آمده است. این فنون شامل پیشرفت هایی در رهیافت های علم اطلاعات برای نمایه سازی خودکار و ترسیم واژگان، نظام ها و رابط های جست وجو، با مشارکت دیگر رشته هاست؛ برای نمونه، می توان نمونه های موجود برای برنامه های سازمان دهی دانش به شکل خودکار را صورت بندی و تقویت کرد و شالوده وب مفهومی را ریخت. مهندسی زبان، ابزارهای متنوع و منابع زبان شناسی عرضه می کند. استانداردهای نو در خدمات وب ظهور یافته اند و رهیافت های کاربرمحور، الگوهای خبره از جست وجوی کاربر برای دستیابی به اطلاعات را عرضه می کنند.

به خلاف تلاش تاریخی برای صورت بندی نظریه طبقه بندی، الگوی نظری نو بر پایه مفهوم یک جهان دانش واحد نیست؛ بلکه مبتنی بر چندین مجموعه یا حتی چندین جهان است. این مجموعه ها یا جهان های گوناگون سطح های گوناگون از موجودات را یعنی، همه آنچه دانش را در یک حالت عنصری عرضه می کند، دربرمی گیرد. برخی از موجودیت های دانش، به مثابه مواد در اسناد قرار دارند. در هر رخدادی، موجودیت های دانش از ایده هایی که ترکیبی از مفاهیم اند، ساخته شده اند. همه موجودیت های دانش به مثابه نشانه ها عمل می کند و شواهد تجربی ماهیت نشانه ای دانش را با یکدیگر تجمیع می کند. گروه موجودیت ها، رده ها را تشکیل می دهد که به نوبه خود ایجادکننده بنیان های دانش استاندارد است. هر چیزی در جهان دانش در معرض ادراک است. الگوی نو، این تعاملات را تبیین و عملیاتی می کند. (Smiraglia and Heuvel, 2011, 1)

این موجودیت های به هم پیوسته، شبکه ای از روابط را برمی سازند که می توان آن را «شبکه مفهومی» نام نهاد. شبکه های مفهومی، این روزها در علم رایانه و اطلاعات بسیار شایع است. این شیوه عمدتاً به انگاره وب 3 مربوط می شود. استفاده از هستی شناسی ها و شبکه های مفهومی محدود به اینترنت و وب نمی شود و می توان برنامه هایی در یکپارچه سازی دادگان، توصیف صوری از یک دامنه موضوعی، شناسایی واقعیت ها و غیره یافت.  شبکه های مفهومی، به برنامه های زبان طبعیی مرتبط می شود.

تحلیل زبان طبیعی، بر فهم پرسش کاربر و ایجاد پاسخ متناسب با آن مبتنی است. درون تحلیل هایی که از پرسش کاربران صورت می گیرد، راه حل هایی بر پایه تحلیل متن کامل و هم بر پایه الگوها وجود دارد. تحلیل متن کامل به مرورگرهای اینترنت، یا ابزارهای آماده استفاده که چنین کارهایی را انجام می دهند، مرتبط می شود. از سوی دیگر، راه حل هایی نیز وجود دارد که مبتنی بر الگوهای پرسش بسط یافته برای برنامه های اجرایی است. شبکه های مفهومی ممکن است پرسش های بیشتری درباره هر دو این راه حل ها، مانند اینکه امکان تعریف سلسله مراتب ها، وابستگی های میان مفاهیم که اجازه می دهد جست وجوی دادگان فرایندی هوشمند و معقول باشد، داشته باشد.

شبکه های مفهومی این امر را ممکن می سازند که وقایع خاص و دادگان مرتبط شده به وسیله مفاهیمی که به این وقایع و دادگان معنا می بخشند، ثبت شود. این امر، به ویژه اکنون با گسترش نشر دادگان (پیوند دادگان) در خدمات شبکه اجتماعی، روشن است. مزیت چنین فرایندهای گردآوری دانش این است که میان مفاهیم خاص ناوبری آسانی دارند، مرور دادگان در حالت میان بخشی آسان است، ساختار داده انعطاف پذیر است و امکان ثبت اطلاعات درباره فراداده ها وجود دارد. از سوی دیگر، برای موقعیت هایی که در آن اطلاعات درباره عناصر خاص باید به شکل متن در دسترس باشد، راه حل هایی وجود دارد. گاه متن برای کاربران مفهوم تر و خوانش پذیرتر از یک جدول یا ساختار است. شبکه های مفهومی با ابزارهایی متناسب با زبان خاص، تجهز شده اند که به آسانی چنین کارکردهایی را قابل انجام می کند.

مفهوم شبکه مفهومی، در پاسخ به الزامات جدید مرتبط با پیشرفت های شبکه اینترنت مطرح شد و کارکرد اینترنت، مانند: به اشتراک گذاشتن اسناد، محتواها، پایگاه های وبی و خدماتی که از طریق شکل های گوناگون در دسترس قرار می گیرد، ناکافی به نظر می رسید. منابع به اشتراک گذاشته شده در وهله نخست، مستقیماً برای استفاده انسان قصد شده بود. استانداردسازی های ضعیف محتوا، جست وجوی دقیق و پردازش دادگان به شکل خودکار را غیر ممکن ساخته بود؛ برای نمونه، نشانی رایانامه، اطلاعات محتوا و تقویم رخدادها در صفحات وب برای انسان قابل خوانش بودند؛ هرچند، وارد کردن اطلاعات به شکل خودکار در رایانامه، تقویم و غیره باعث ابهام می شدند. از این رو، ساخت استانداردهای صورت بندی شده برای توصیف دادگان، دانش و روابط میان آنها ضرورت یافت. دادگان به شکل رسمی توصیف شده می توانست برای انسان و هم برای برنامه های رایانه ای قابل فهم باشد. شکل استانداردشده ذخیره داده، استفاده از آنها را در نظام های گوناگون و برنامه های مختلف ممکن می نمود.

استانداردهای مرتبط با شبکه های مفهومی

کنسرسیوم وب جهان گستر، پردازش استانداردهای توصیف دانش را شروع کرده است. در سال 1997 استانداردی پیشنهاد شد و در سال 1999 استاندارد چارچوب توصیف منبع (آر.دی.اف) در کنسرسیوم وب جهان گستر نشر یافت. این استاندارد در سال 2004 با خصوصیات فرانمای چارچوب توصیف منبع تکمیل شد.

چارچوب توصیف منبع، ثبت مفاهیم سه گانه را مجاز می کند. این مفاهیم سه گانه عبارت از: موضوع، محمول و مفعول است. این شیوه از ثبت مفاهیم، شبکه ای از تعاریف را شکل می دهد که در آن هر محمول ممکن است در جایی دیگر، موضوع واقع شود. شاکله چارچوب توصیف متن، امکان ساخت فرامفهوم ها، یعنی: طبقه، زیرطبقه و خصیصه را معرفی نمود و همچنین شیوه های غیر استاندارد تعریف نام مفاهیم و توصیف آنها را نیز راه اندازی کرد.

مرحله بعدی برای بسط استانداردهای وب مفهومی، افزایش رسایی زبان قصدشده برای ثبت هستی شناسی بود. کنسرسیوم وب جهان گستر، استاندارد هستی شناسی زبان وب (OWL) را منتشر کرد. این زبان، اجازه تبیین مجموعه مفاهیم برای نشان دادن چگونگی تعلق یک مفهوم یا تفاوت آن مفهوم از دیگر مفاهیم برای تشخیص شروط ضروری و کافی برای مفهومی خاص را فراهم می کند. رسایی بزرگ تر زبان اجازه می دهد مفاهیم افزوده شده به هستی شناسی تصدیق شود و واقعیت ها و ویژگی های خاص به شیوه ای غیر مستقیم جست وجو شوند. همچنین هستی شناسی زبان وب، یکپارچه سازی دو هستی شناسی را با استفاده از ترکیب مفاهیم شناخته شده، مجاز می کند.

نمونه های استفاده شده شبکه مفهومی

اگرچه انگاره شبکه های مفهومی عمدتاً در فراهم آوردن میان کنش پذیری در اینترنت بوده است؛ اما کارهای مرتبط با آن نیز در موضوع های مرتبط به کاربرده شده است. به تازگی شبکه های مفهومی در جنبه های ذیل دیده شده اند:

  • - به مثابه شبکه های یکپارچه از دادگان با قالب های گوناگون؛
  • - به مانند استانداردهایی که دادگان را قادر به تعیین رابط میان حوزه های گوناگون می کند. در نتیجه، در تعامل میان حوزه های گوناگون، برنامه های نو می تواند ایجاد شود؛ ضمن اینکه از تشخیص مسائل چندبعدی سود می برد؛
  • - برای پشتیبانی از تبادل، اشتراک داده و همکاری بر پایه دادگان مشابه.

تعیین روابط (سلسله مراتبی یا وابستگی) میان مفاهیم، از کارهای بسیار مهم انجام یافته در شبکه های مفهومی است که مسئله ای کانونی در آن محسوب می شود. مکانسیم ایجاد متن نشان می دهد که شبکه های مفهومی، بهترین راه برای ذخیره دانش در شیوه ساختاریافته با رهیافت های انعطاف پذیر به الگوسازی روابط میان خصوصیات و مفاهیم است. این امکان برای توصیف خصوصیات (امکان های گسترده در توصیف فراداده) در بسط موتوری برای ایجاد متن از شبکه روابط، کمک رسان است. نتیجه نهایی متن ایجادشده بر پایه ذخیره مفهومی دانش، این است که اطلاعات برای انسان خوانش پذیرتر می شود.

بر این اساس، می توان فرض کرد که استفاده از شبکه های مفهومی تأثیری خوب بر دیگر مسائل مرتبط با زبان طبیعی خواهد داشت؛ هرچند تعیین نیازهای واقعی در هر نمونه و تعریف مکان مناسب برای استفاده از شبکه های مفهومی، بسیار ضروری است. (Gorka, Piasecki and Bownik, 2009, 127 - 141)

از آنجا که فناوری های مفهومی بر خدمات اطلاعات مبتنی بر وب تأثیرگذار بوده است، مستلزم تعیین این است که چگونه دادگان مفهومی ممکن است خوب وفق یافته، برای جهش خدمات وب مفهومی تعیین شود. همان گونه که کتابخانه های رقمی به شکل فزاینده خدمات کتابخانه را از طریق دسترسی دائمی به جامعه کاربران وسیع تر، حفظ و بایگانی،  ارائه نموده، زمان آن است که از فناوری های مفهومی استفاده شود. نسل اول کتابخانه های رقمی، از نظام های سازمان دهی سنتی برای سازمان بخشی به مجموعه های خود سود می جستند؛ اما محتواهای گشوده و اشیای رقمی در وب جهان گستر با فراداده ها و روابط میان آنها منطبق شده و برای پیدایش وب مفهومی آزموده شده است؛ یعنی وبی برای ماشین ها که در آن، نه تنها داده برای فهم انسان توصیف شده است، بلکه همچنین داده در وب قابل پردازش برای ماشین است. نسل بعدی کتابخانه های رقمی، مبتنی بر نظام های سازمان دهی دانش شبکه ای، الگوهای هستی شناسی، استانداردهای فراداده ای و زبان پرس وجوی مفهومی اند. پس وقتی اشیای رقمی در کتابخانه های رقمی ذخیره می شوند و معماری این کتابخانه ها با لایه های مفهومی تجهیز شده ، باید به انجام این وظایف که سازمان دهی دانش است، قادر باشد:

  • - فراهم آوردن نمایش اشیای رقمی؛
  • - توصیف اشیای مطلوب بر پایه واژگان استاندارد شده؛
  • - کشف اشیای مطلوب بر اساس محتوا یا توصیفات آن.

پیوند دادگان

پیوند دادگان (Linked Data)، عبارت است از استفاده از وب برای ارتباط دادگان مرتبط که پیش تر با هم پیوند نداشتند و یا استفاده از وب برای کاستن از موانع در ارتباط دادگانِ تازه پیوندخورده به کمک دیگر شیوه ها. در حال حاضر، از پیوندهای ابرمتن استفاده می شود که به کاربران اجازه حرکت از یک سند به سند دیگر داده می شود؛ اما در شیوه پیوند دادگان، کاربر می تواند با دادگانی که پیش تر پیوند ابرمتنی بین آنها برقرار نشده است، پیوند داشته باشد.

به منظور غلبه بر چالش هاش واژگان کنترل شده، مانند: هزینه های نگهداری، میان کنش پذیری و کاربردپذیری، به یک انتقال ماشین به ماشین معاصر، مفاهیم کنترل شده انعطاف پذیر، گسترش پذیر و عظیم، نیاز خواهد بود. اگر کارشناسانِ پیوند دادگان، برای تقویت دادگانِ باز با الگوی تبادل دادگان تازه تر آماده باشند، فراداده ممکن است برای گسترش برنامه ها دوباره به کاربرده شود. (Babu, P.B., Sarangi, A.K. and Madalli, D. P., 2012, 1003)

رویکردهای نوین در حوزه فهرست نویسی

فهرست نویسی نیز مانند بسیاری دیگر از نظام های سازمان دهی اطلاعات، شکلی مفهومی به خود گرفته و از صرف عرضه سیاهه های اطلاعات کتاب شناختی فراتر رفته است. پدید آمدن استانداردهای: اف.آر.بی.آر، اف.آر.آی.دی و مشتقات و تکامل های هر یک از آنها، کوشش هایی است که در این زمینه انجام گرفته است.

اف.آر.بی.آر یا ملزومات کارکردی برای پیشینه های کتاب شناختی، الگویی مفهومی از جهان کتاب شناختی است که توسط فدراسیون بین المللی انجمن های کتابخانه ها (ایفلا) گسترش یافته است که در سال 1997 پایه گرفت و در سال1998 منتشر شد. جالب توجه است که هنوز این چارچوب مفهومی به مثابه الگویی نو در کتابداری شناخته می شود. این امر، بیانگر این واقعیت است که هنوز اجرای عینی از این الگوی صورت نگرفته است. این الگو اغلب به مثابه کارهوشمند جالب دیده می شود؛ اما فهرست نویسی در عمل به همان صورت پیشین باقی مانده است. قواعد فهرست نویسی های جاری، هنوز مبتنی بر اصول پاریس است و فهرست ها، تنها صورت الکترونیک فهرست های برگه ای اند.

البته کارهایی برای اجرای الگوی اف.آر.بی.آر در برخی از پایگاه ها در حال انجام است؛ برای نمونه، فیکشن فایندر (Fiction Finder) و او.سی.ال.سی، فهرست های خود را بر پایه این الگو پیاده سازی می کند. مسئله دادگان عظیم و میلیون ها پیشینه کتاب شناختی موجود، از چالش های پیش رو در پیاده سازی الگوی اف.آر.بی.آر است.

اف.آر.بی.آر، چارچوبی کلی است و از دو بخش تشکیل یافته است: «اف.آر.ای.آر» یا ملزومات کارکردی برای پیشینه های مستند (Functional Requirements for Authority Records) و «اف.آر.اس.ای.آر» یا ملزومات کارکردی برای پیشینه های موضوعی مستند (Functional Requirements for Subject Authority Records). اف.آر.اس.ای.آر، هنوز در حال گسترش و تغییر است.

روش شناسی استفاده شده در گسترش اف.آر.بی.آر مبتنی بر تحلیل های روابط موجودیت است. الگوی اف.آر.بی.آر از چندین موجودیت تشکیل شده و به سه گروه عمده تقسیم می شود:

گروه نخست شامل: اثر (Work)، بیان (Expression)، نمود (Manifestation) و فقره (Item) است. گروه دوم شامل موجودیت های: شخصی، خانواده و شرکت است که مسئول نگهبانی از کارهای فکری و هنری گروه نخست است. گروه سوم نیز موضوع تلاش های فکری گروه نخست و دوم است و دربردارنده: مفاهیم، اشیا، رخدادها و مکان هاست. گفتنی است که چهار موجودیت گروه نخست، بنیاد اف.آر.بی.آر هستند.

این موجودیت ها، محصول فکری یا تلاش های فکری را که در پیشینه های کتاب شناختی توصیف شده است، عرضه می کند. اثر، مخلوق متمایز فکری یا هنری است. اثر، به گونه کلی، مفهومی انتزاعی است. به سبب خصوصیت انتزاعی آن، یافتن تعریف عملی از این موجود دشوار است؛ مثلاً ممکن است اثری که متناسب با کودکان نوشته شده، اثری جدید قلمداد شود؛ به سبب اینکه دربردارنده تلاش هایی فکری و هنری مستقل است. از دیگر دیدگاه، آن اثر ممکن است بیانی نو از همان کتاب تعبیر شود.

موجودیت اثر، قابل گروه بندی به شیوه ای روشن است؛ برای نمونه، ترجمه های متفاوت از یک اثر باید به آسانی بر اساس ارتباطشان به این اثر گروه بندی شود.

بیان را این گونه تعریف کرده اند: واقعیت بخشی هنری یا فکری به اثر در شکل هایی مانند: الفبایی، صوت، تصویر، شیء، جنبش و یا ترکیبی از این شکل ها. این موجودیت شامل خصوصیت هایی برای توصیف محتوای فکری، مانند: واژگان، پاراگراف ها و نکته های یک سند خاص است و موجودیت فیزیکی نیست. یکی از اهداف عمده این موجودیت، نشان دادن این امر است که محتوای فکری در اسناد که به شکل فیزیکی متفاوت از یکدیگرند، همانندند.

نمود، تجسم فیزیکی یک بیان از اثر است. این موجودیت برای موجودیتی فیزیکی بیان شده است؛ اما اگر به خصوصیات آن به دقت بنگریم، ملاحظه خواهیم کرد که برخی از آنها محتوای فکری را که متعلق به سطح بیان اند، توصیف می کند. به شکل هنجارمند، نمود، بدنه فیزیکی به شمار نمی رود که نامی به آن داده شده باشد، بلکه محتوای فکری، یعنی متن است که نامی به آن داده شده است؛ هرچند گاه ممکن است استدلال شود که یک گزاره عنوان به نمود داده شده است؛ مثلاً اگر گزاره عنوان جلد 3 باشد و به سومین جلد از نمود باز گردد.

همه این سه موجودیت یادشده در بالا انتزاعی اند و از این روی، جنبه های کلی از یک سند را نشان می دهند. آنها به هیچ رونوشت خاصی اشاره ندارند.

آخرین موجودیت، فقره است که به معنای نمونه واحد از یک نمود است. این موجودیت، اغلب دربردانده دادگان محلی، مانند: مکان یک سند و صفحات گم شده است. (Berg, 2004, 12)

کاربرد الگوی اف.آر.بی.آر

میراث عظیم دادگان فهرستی برجا مانده از سالیان بسیار، معضلی است که سبب شده است کتابخانه ها پایگاه دادگان به استفاده از الگوی اف.آر.بی.آر جرئت نکنند. اگر فرض کنیم که پیشینه های کامل و منسجمی از الگوی مارک در دست داریم، استخراج اطلاعات برای شناسایی موجودیت های اف.آر.بی.آر (یعنی اثر، بیان، نمود و فقره) ممکن خواهد بود. تجربه های اف.آر.بی.آرسازی، این امر را تأیید کرده اند؛ اما همچنان این واقعیت که برخی پیشینه ها به گونه هنجارمندی کامل یا مسنجم نیستند نیز وجود دارد. افزون بر آن، همه انبوه اطلاعات مهم ثبت شده، متن هایی ساختارنیافته اند و اغلب به مثابه نکته ها، برای پردازش رایانه ای نا مناسب اند.

بسیاری از کتابداران نیز با توجه به آمارهای عرضه شده، انگیزه ای برای استفاده از این الگو ندارند. بر پایه این آمارها، درصد بسیاری از آثار، تنها یک بیان و نمود، و فقط شمار کمی بیش از یک بیان دارند. ظاهراً این تنایج، اقتصادی بودن استفاده از اف.آر.بی.آر را زیر سؤال برده است.

راه حل هایی که می توان ارائه کرد، این است که کتابداران نتایج برآمده اف.آر.بی.آرسازی را بپذیرند و اجاز دهند اصلاحات بعدی صورت بگیرد. ممکن است حاشیه نویسی های کاربران و برچسب گذاری های اجتماعی نیز شایسته باشد. قواعد فهرست نویسی مطابق با اف.آر.بی.آر باید گسترش یابد. به نظر می رسد که آر.دی.ای (توصیف و دسترسی به منابع) در آن مسیر باشد و گزارش هایی از قواعد فهرست نویسی در برخی از کشورها قابل دسترسی است و نیاز به گسترش الگوی داده و نمونه های رابط کاربری وجود دارد. تا زمانی که تنها به مباحث نظری پراخته شود، در این زمینه پیشرفتی رخ نخواهد داد. (Žumer, 3)

نتیجه گیری

در نظام های اطلاعاتی کنونی، سازمان دهی خودکار اطلاعات، جزء مهم ترین پیشرفت های فنی به شمار می آیند. برخی کارشناسان، ویژگی های شاخص این دست از نظام ها را در قدرت پیشنهاد عبارت های جایگزین برای جست وجو می داند. در برخی از نظام ها، چگونگی نمایش نتایج به گونه ای است که حجم زیاد یافته ها با استفاده از ساختواره هایی معنادار، مدیریت می شود و نظم می یابند. در این دست از نظام ها، کاربر اطلاعات بیشتری در زمینه آنچه بازیابی شده، به دست می آورد؛

به عبارت بهتر، نمایش روابط میان آثار بازیابی شده به شکل گیری ذهنیت کاربر در زمینه جهان کتاب شناختی آثار کمک می کند. شکل دهی به این ذهنیت از طریق تعامل کاربر با قابلیت های بازآرایی نتایج نظام، بستگی تام دارد و نتیجه این تعامل، همان گونه که کارشناسان علم اطلاعات سال ها پیش برآن تأکید ورزیده اند، به کاربر مطالب جدیدی را خواهد آموخت. ظهور چنین نظام هایی، به منزله نخستین گام ها در زمینه نظام های اطلاعاتی دانش آفرین به شمار می آیند. (ارسطوپور، 1391، 31)در نظام های نوین سازمان دهی دانش، اطلاعات متون و اشیا به گونه ای سامان می یابند که با پیگری آن می توان از آن اطلاعات، دانشی جدید کشف کرد. این نظام ها با پیشرفت هایی که در حوزه وب مفهومی صورت گرفته است، بستری فراهم می کنند تا جهانی از دانش در هم تنیده و مرتبط با هم پدید آید تا از طریق آن بتوان با رفتن به سوی یک مفهوم، زنجیره ای از مفاهیم مرتبط با آن را رهگیری کرد و حوزه هایی نو از دانش که شاید از آن آگاهی ای وجود نداشت، کشف گردد.

منابع:

اطلاعات تکميلي

  • تاریخ انتشار نسخه چاپی: سه شنبه, 25 آذر 1393
  • صفحه در فصلنامه: صفحه 17
  • شماره فصلنامه: فصلنامه شماره 48
بازدید 12665 بار
شما اينجا هستيد:خانه آرشیو فصلنامه شماره 48 (پائیز 1393) رهیافت های نوین به نظام های سازمان دهی دانش